آیدینآیدین، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 25 روز سن داره

آیدین عشق ما

یه مامان که دوست داره همیشه همسن پسرش بمونه!

عشق

1393/6/9 17:38
نویسنده : مامان مریم
999 بازدید
اشتراک گذاری

صبح از خواب بیدار میشی و با پسرکت میری آشپزخونه و میری جلوی یخچال تا تخم مرغ ببری پسر کوچولوت واسه خودش نیمرو درست کنه....اما، هنوز در یخچالو باز نکردی که دوباره میبندیشو زل میزنی به در یخچال....همه عکسای رو در عوض شدن و یه عالمه عکس دو نفره قبل بچه دار شدن....همه شاد و خندون و تو سفر....و چند تایی هم با پسرک...همه تو بغل هم و لبخند به دوربین....یه عالمه خاطره قشنگ هجوم میاره تو ذهنت و این یعنی شروع یه روز خوب....همسر گلم صبح قبل رفتن سورپرایزم کرده....بدون کادو و حتی کلامی حرف....فقط با هدیه دادن چند تا خاطره قشنگ.....این یعنی عشق...キラキラ のデコメ絵文字

پسرک بعد از دو هفته ویتامین نخوردن به برکت تحریم ها و نبودن ویتامینش تو بازار حالا شربت مولتی ویتامین جدیدشو نمیخوره....با جایزه....خوراکی محبوب ....ماشین جدید....قول رفتن به جای خاص....قوی شدن و آتشنشان شدن....هیچی جواب نمیده....1 هفته ای دوباره بهش ویتامین نمیدم تا حساسیتش کم بشه ولی فایده نداره....لباسامو میپوشم و بهش میگم من دارم میرم دردر....اگه تو هم میخوای بیای باید ویتامینتو بخوری و بعد با هم بریم.....میگه نه تو هم برو پیش شب تاپت(لبتابخندونک) ....تا میبینه مولتی دستمه باز شروع میکنه به گریه و دادوبیداد و منم غصه که چیکار کنم....یهو تغییر موضع میده و میاد میگه تو بغل تو....میگم باشه بیا بغل خودم...آب خنک هم آوردم بعدش زود بخوری.....در کمال تعجب میشینه تو بغلم....دهنشو باز میکنه و ویتامینشو میخوره و بعد هم آب و میگه ببین قوی شدم!!!!خدایا از ذوقم نمیدونم چیکار کنم!!!زود براش هواپیمایی که با قطارش خریده بودم و هنوز بهش نداده بودم جایزه میدم و یه شکلات و کلی قربون صدقه.....تو خیابون دارم پرواز میکنم....بارها میبوسم و قربونش میرم و میگم چقدر قوی شدی....چقدر تند میری....از خوشحالی به محمد زنگ میزنم و تعریف میکنم و بعد با خودم میگم من چمه؟؟؟چون آیدین مولتی ویتامینشو راحت خورده انقدر خوشحالم؟؟؟....و بعد با خودم میگم.....این یعنی عشق...ミントブルー のデコメ絵文字

طبق معمول محمد آخر شب زنگ میزنه کجاییم و آدرس میدم و میاد دنبالمون....پسرک میگه خونه نریم و نیم ساعتی تو خیابون چرخ میزنیم و منم سرمو از شیشه میدم بیرون تا با هیجانش همراه بشم....بعد رسیدن به خونه پسرک و باباش میرن حموم....باباییش خسته شده ولی صدای بازیش با آیدین میاد که تو حموم پاهاشو باز کرده و تونل درست کرده تا به محض اینکه آیدین از تونل رد شد و غرق قهقهه شده با دوش تو دستش موهاشو بشوره و بارها و بارها تکرار تا حمومش تموم بشه و پسرک فراری از شستشوی موهاش خوشحال از حموم بیاد بیرون....این یعنی عشق...キラキラ のデコメ絵文字

همسرم صبح بهم زنگ میزنه....صداش بغض داره و میگه خیلی دوست دارم....میگم منم دوست دارم....میگه خدا تورو واسمون حفظت کنه....ساکت میشم و خوب گوش میکنم....صدای یه موسیقی قشنگ میاد ، بهش میگم :یه اهنگ قشنگ ولی غمگین گوش دادی؟ میگه آره....میگم تصور کردی من مُردم؟! بغض میکنه و قطع میکنه....من عااااااااشق این احساسات لطیفشم و پر میشم از یه شور قدیمی....این یعنی عشق...ハートだよ。1つ のデコメ絵文字

تو خیابون وقتی دست آیدینم تو دستمه و دارم قربونش میرم خم میشه و دستمو میبوسه و من غرق یه حس ناب....این یعنی عشق...ドットだよ。ハートだよ。2つ のデコメ絵文字

دنبال باباش گاهی بهانه میگیره که نرو بمون پیش آیدین بابا محمد جونم....این یعنی عشق...ハートだよ。1つ のデコメ絵文字

 

             

 

بقیه ادامه مطلب

اینا عکسای باغ هست روز جمعه با بابایی ها و مامانی ها و مهناز و محسن و عمو اینا و البته سپیده و امیرHello

 

              

 

              

 

              

 

              

 

               

 

               

 

               

در حال بازی با باباییYatta

               

 

               

 

               

 

               

 

و اما شیرین زبونی های پسرکمWinner

برخلاف اوایل الان دیگه با لبتاپم کاری نداری ولی خوب گاهی هم میای و یهو میبندیش و میگی شب تابتو بزار اون ور میخوام بیام بغلت....و اگه داری خراب کاری میکنی و یهو مچتو میگیرم میگی تو شب تابتو نگا کن!!!

تو پیاده رو خیلی جلوتر از من میدوی ولی به تقاطع خیابون ها که میرسی وایمیسی تا من برسم و دستت رو بگیرم.....یه آقای مغازه داری همیشه نگرانه و ما که نزدیک مغازش میرسیم میپره بیرون تا مواظبت باشه....یه بار دستتو گرفت و تو هم داد زدی سرش و بهش گفتی با دودوم میزنم تو سرت هااااااااا!!!! و بعد هم منو نگاه کردی و خیلی جدی گفتی دستمو بگیر اینجا خیابونه!!! یعنی غیر مستقیم به اون آقا گفتی خودم بلدم!!!739819_teehee2.gif

به همه ماشین ها و اسباب بازی ها و شخصیت های کارتونی نسبت من و محمد و خودت رو میدی....یعنی تو کارتون بلو ، اون زنه منم....مرده هم باباست....ما هم همیشه کلی از این تخیل پردازیت ذوق میکردیم و غش میرفتیم واست تا اینکه.....رفتی دستشویی و صدام میکنی مااااامااااان ....میام و میبینم کارتو کردی و قبل از اینکه اجازه بدی سیفون رو بکشم محتویات روده مبارکت رو نشونم میدی و میگی اون بابا محمده....اون مامان مَیَمِه....اونم آیدینه!!!

این یعنی عشق؟؟؟

 

 

پسندها (19)

نظرات (39)

مامانِ بهار
9 شهریور 93 17:53
خیلی زیبا نوشتی مریم جون ... ان شالله عشقتون همیشه پایدار باشه
مامان مریم
پاسخ
ممنوووووووووونم دوستم
دنیا
9 شهریور 93 17:59
خیلی قشنگ بود امیدوارم همیشه درکنار هم با عشق و سلامتی زندگی کنین
مامان مریم
پاسخ
مرسی دنیا جونم
الهه مامان مبین
9 شهریور 93 18:07
خیلی عالی بود مریم ماهم . واقعا لذت بردم . امیدوارم عشقتون همیشه همیشه پایدار باشه و جمع سه نفرتون همیشه شاد و خوشحال
مامان مریم
پاسخ
مرسی الهه مهربونم برای شما هم بهترین ها و شاد ترین لحظات رو آرزو میکنم دوستم
الهه مامان مبین
9 شهریور 93 18:12
سلام به روی ماهت مریم عزیزم . قربون عکسای همیشه خندونت . باور کن از دیدن عکسای آیدینم همیشه انرژی میگیرم . خدا برات نگهش داره گلم . واقعا خوشبختی بهترین چیز توی دنیاست . خداوند همه شوشوهای دنیا رو برای خونوادهاشون نگه داره و سایشون همیشه بالای سرمون باشه ( آمین )
مامان مریم
پاسخ
سلام مهربونم مرسی خاله جون گــــــــــــــــــــــــل آره دوستم....یه موهبته و خدارو صد هزار بار شکرت الهی آمیـــــــــــــــــــــــــــن
الهه مامان مبین
9 شهریور 93 18:13
ای خدا جونم فدای اون حرف زدنت عزیزم . آخه شما چقده شیرین زبونی ماشاا... . یه دنیا بوووووووووووووووووووووووووس
مامان مریم
پاسخ
قربونت برم الهه جونم ....مرسی خانومی ببوس مبین خوشگل و نانازمو
الهه مامان مبین
9 شهریور 93 18:14
راستی مریم جونم کارهای تولد آیدینم به کجا رسید . موفق شدی چیزی براش پیدا کنی ؟
مامان مریم
پاسخ
راستش هنوز به چاپ نرسیدم و دارم با داداشیم رو بعضی جاهاشون کار میکنیم تولد مبین جونم کی هست باید کلی ازت ایده بگیرم
الهه مامان مبین
9 شهریور 93 18:14
یه دنیا گل واسه دوست گلم
مامان مریم
پاسخ
یه دنیا بوس واسه دوست دوست داشتنی
فائزه مامانه سوگند
9 شهریور 93 18:24
مریم جون من الان خواستم برم بیرون دیدم اپ شدی بابا ایول تو همه چیز اولی بخصوص تو مامان خوب و مهربووووون بودن وای بخورمش این عکسشو جو جو خاله عزیزم درکت می کنم به شدت بخاطر نخوردن ویتامینقربون اون زبونش برم من ایدین جونیم نماز می خونی مامانی منم دعا کن قربون قنوت رفتنت انشالله که همیشه خوش و خرم باشید اونم تو باغ وای مریمی من دوباره ترکیدم از خنده یاد پسر خواهر شوهرم افتاد دقیقا همینطوری برای مامانش توضیحات مذکور و میداد عشق یعنی همه جا به فکر هم بودند عزیزم پسری در هر لحظه به فکرته بده حالا قربون عشقش بشم من
مامان مریم
پاسخ
سلام فائزه جونم....ممنونم دوست جوووووووووونم مرسی مهربوووووووونم.....چشم خاله جووووون آره به خدا.....غصه این روز هام همین ویتامین نخوردنش بود....خصوصا از باغ که اومدیم شبش تو خواب ناله میکرد و من گفتم حتما سرما خوردههمش هم خودمو سرزنش میکردم که اگه مولتی میخورد مقاومت بدنش کم نمیشد ولی خدارو شکر چیزی نبود بله دیگه....ما هم همه جور عشقی رو پذیرا هستیم مرسی خانومی....ببوس نفس خانومو
مامان کیانا و صدرا
9 شهریور 93 18:54
سلام مریمی جونم.خیلی خوشگل نوشتیذوق مرگم کردی خواهرایشا...همیشه همیشه کنار خونواده ی عزیزتون شاد و خوشحال و سرشار از عشق باشینراستی چه جالب صدرایی ما هم داستانها برای اون مورد میسازهخیلی وقتها میگه این بچشه اونم باباشهضمنا مریم خانم شما پست دنیای احساسمو نخوندی ها؟؟؟دوست داشتی بیا بخون بازی دوم هم گذاشتم
مامان مریم
پاسخ
سلام دوستم مرسی عزیزم.....خیلی متشکرم برای این دعای قشنگت خانومی گویا اون مورد خیلی برای رویا پردازی موقعیت ساز هست چشم خانومی اومدم
الهام مامان علیرضا
9 شهریور 93 19:26
سلام مریم جون آفرین به شما با این متن زیباآفرین به آقای همسر بابت احساسات زیبا و آفرین به آیدین کوچولو بابت پر رنگ کردن عشقتون بازم خوبه مولتی ویتامین و خورد. البته من مدت هاست به علیرضا نمیدم. مگه باز از اول مهر شروع کنم چون میره مهد نگرانم که مریض نشه خوب راست میگه پسرک برو شب تابت و نگاه کن دیگه بذار آیدینی هم راحت باشه عکس های گل پسر خیلی زیبا شده نمازت قبول آیدین گل
مامان مریم
پاسخ
سلام الهام جوونم مرسی دوست گلم.....ممنووووونم وای نمیدونی چه عذابی میکشیدم.....کل تابستون رو یه روز درمیون هم میخورد مشکلی نداشتم ولی از اول مهر که فصل بیماری و ویروس و ....است همش استرس داشتم....خصوصا که همین حالا هم هوا بگی نگی داره خنک میشه الهام جون اگه علیرضا جون آب پرتقال میخوره بهش تو آب میوه بده....آیدین هیچی جز آب و شیرکاکائو نمیخوره که نمیشد کاری کنم و در هر حال بخر و چند روزی با قول جایزه و شکلات و دردر رفتن و هرچیزی که علاقه داره و با حوصله سعی کن بتونی بدی مرسی خانومی
مریم(مامان کیان)
9 شهریور 93 19:44
قربون دل مهربونت بشم اره عزیزم کاملا باهات موافقم همه اینا یعنی عشق............ خود خود عشـــــــــــــــــــــــــــــــــــق مریم این عکس آیدین همونه؟؟؟؟؟؟؟؟؟ خدا برا هم نگهتون داره و این عشق تون هم هر روز بزرگ و بزرگتر بشه و البته من دوست دارم تعداد آدمای این خانواده هم بیشتر بشه و .... عزیزم آیدین که با دودوت میخواستی بزنی تو سر آقاهه!!!!!!!!! تو که انقدر خشن نبودی
مامان مریم
پاسخ
مرسی مریمی خودم....مهربوووووووووووووووووووووونم آره ولی فقط همین قابل تحمل بود بقیه افتضاح بود با بزرگ شدن وسعت عشق موافقم و الهی امینو با قسمت دوم دعات میخوای کل عشقو منهدم کنی آیا؟؟؟ مریم آیدین متنفره وقتی با هیجان داره میدوه یکی دستشو یهو بگیره....من اوایل دنبالش میدویدم و قبل رسیدن به خیابون میگرفتمش ولی الان دیگه بهش اعتماد دارم و فقط قبل رسیدن تذکر میدم....ولی گاهی مردم با عصبانیت دستشو میکشن و مثلا به من تذکر میدن که دیگه جوجو شاکی میشه که من بهتر از شما بلدم
ارام
9 شهریور 93 20:03
هههههههههههه سلام همش به کنار میام دوباره جزئیات رو تشریح میکنم ولی دلم نیومد قبل رفتن در اوصاف اخرینپاراگرافت هیچی ننویسم خداییش این یعنی عشق؟؟؟؟ محمدباقر هم براشون شخصیت پردازی میکنه ولی نه در حد اینکه اون بابا باشه و اون مامان مریم و اون........... ایدین بیام بگیرمت درسته قورتت میدم... یه خرده احترام عشقو نگه دار اخرشب خواهیم امد
مامان مریم
پاسخ
سلام آرام جوووووونم بله عزیزم از نظر پسرم این یعنی عشق حالا به آیدین میگم درباره مبحث عشق بیشتر با محمد باقر جون صحبت کنه و وسعتشو براش باز کنه منتظرم دوستم
خاله سانی
9 شهریور 93 20:10
وای خدا چقدر بلاست این وروجک چه حرفایی میزنهخوبه دیگه شب تاپم شده سوژش.. قربون فسقلی خوردنی برم که نماز میخونه مهربونم افرین که تو بغل مامان ویتامین میخوری عزیز دلم.. مریم جوون خیلی قشنگ نوشته بودی امیدوارم عشقتون همیشه پایدار باشه و خوشبختیتون موندگار و همیشگی.اینقدر به من حس خوبی میده که زن و شوهر اینجور عاشق هم باشن که حد نداره.از بس که این چیزا الان خیلی کم شده.واسه همین از ته دل لذت بردم و واستون خوشحال شدم
مامان مریم
پاسخ
سلام سانی جونم....ممنونم خانومی بله جوجو ما هر روزش پره از سوژه های جدید مرسی دوست گلم....ممنون از دعای خوبت و منم آرزوی یه عشق زیبا و موندگارو برات دارم عزیزم
مریم(مامان کیان)
9 شهریور 93 20:11
وای مریم من همچنان یا دنبال کیان میدوم یا صدام تو آسمونه که کیان نرو ماشین میاد!!!!!!!!!! چون خودش فقط میره و اصلا نگاه نمی کنه بابا کی خواست عشق شما رو منهدم کنه من خواستم تعداد عشاق زیادتر بشه همین ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ حالا این به نظر تو بده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مامان مریم
پاسخ
مریم منم اوایل خیلی میترسیدم و الانش هم نرسیده به خیابون باز ناخوداگاه میدوم و بلند دادمیزنم آیدین خیابون....ولی دیگه قابل اعتماد تر شده....البته خیابونای ما هم فرعی هستن و تردد کمه ولی نگرانی مادرانست دیگه نه عزیز دلم شوخی کردم.....ولی با این همسر حساس من آره عشق نابود میشه حداقل تا چند سال اول.....احتمالا هم عاشق دومی میشه و هم نگران احساسات آیدین و از همه بیشتر رضایت من از برخورد میدونم صد برابر عجیبترش با بچه ها
mahtab
10 شهریور 93 8:32
سلام عشقتون مستدام و دلتون پر از گرمای عشق و لبتون همیشه خندون و خدا همراه همیشگی تمام لحظات زیباتون پسر شیرین زبون و مهربون نمازت قبول باشه
مامان مریم
پاسخ
سلام مهتاب جون ممنونم عزیزم....مرسی از محبتت دوستم
ساناز
10 شهریور 93 11:03
آیدین جونم قربونت برم اینفدر جیگرییییییییی بسیار زیبا بود مریم جونم
مامان مریم
پاسخ
مرسی سانازم قربونت برم دوستــــــــــــــــــم
ساناز
10 شهریور 93 11:05
قربون نماز خوندنت برم ایدین جوووووووووووونم واقعا بزرگترها بهترین الگو هستند
مامان مریم
پاسخ
ممنونم خانومی بله...و برای همین خیلی باید مواظب حرکات و برخوردامون جلوی این دوربین های کوچولو باشیم
مامان سمانه
10 شهریور 93 11:48
انشا... عشقتون هر روز پر رنگتر بشه خدا آیدین جونو باباشو واست نگه داره قربون نماز خوندن آیدین جونم بشم با اون دستای کوچولوش قنوت میره بووووووووووووووس
مامان مریم
پاسخ
مرسی سمانه گلم خدا نی نی ناز شما رو هم سالم و سلامت بیاره بغل مامان بابای مهربونش قربون محبتت دوستم
مامان سمانه
10 شهریور 93 11:48
انشا... عشقتون هر روز پر رنگتر بشه خدا آیدین جونو باباشو واست نگه داره قربون نماز خوندن آیدین جون بشم با اون دستای کوچولوش قنوت میره بووووووووووووووس
مامان شيوا
10 شهریور 93 16:14
سلام مامان مريم متن اين پستتون عاليه كلي احساساتي شديم ايشا... هميشه به خوشي برا آخره پستتون هم حسابي خنديديم امان از دست آيدين خان
مامان مریم
پاسخ
سلام عزیزم...ممنونم خانومی لطف دارین گلم مرسی دوستم....ببوس پرنسس کوچولوت رو
فائزه مامانه سوگند
10 شهریور 93 16:42
سلام خوبی ایدین جونم خوبه خیلی مخلصیما قربون ایدین جونیم برم من که از بچگیهاش تا الان قیافش تغییر نکرده فقط فقط بزرگ شده فداش
مامان مریم
پاسخ
سلام فائزه گلم مرسی خانومی ....عروسک خانومت خوبه مرسی گلم....قربون دخملیت که عکساش انقدر ناناز شده
خانم طاهره نادری
10 شهریور 93 18:15
سلام مامان مریم عزیز انشالله که عشقتون همیشه پایدار و تنتون سالم و سایتون بالا سرکوچولوتون باشه و خدا کوچولوتون رو براتون حفظ کنه
مامان مریم
پاسخ
سلام....خیلی ممنونم خانومی
ساناز
11 شهریور 93 1:18
مریم جون دفعه پیش نرسیدم با دقت بخونم الان اومدم دوباره خوندم و از عششقتون و جملات زیبات لذت بردم ..برای خودتون اسپند دود کن و صدقه بزار گلم اینجا در دنیای مجازی چشمتون نزنن عزیزم
مامان مریم
پاسخ
مرسی ساناز گلم قربونت برم دوستم....ممنونم
الهه مامان مبین
11 شهریور 93 16:36
تولد مبینم 27 همین ماهه گلم . اختیار داری خودت ماشاا.. هنرمندی عزیزم
مامان مریم
پاسخ
مبارکش باشه پسر طلای خوشـــــــــــــــگل هوراااااااااااااااااااپس یه عالمه ایده از دوست خیلی خیلی هنرمندم میتونم بگیرم.....زود زود پستشو بزاری ها الهه جونم تولد آیدین رو احتمالا یه روز زودتر روز عید یعنی 13 مهر میگیرم که هم عیده و هم تعطیله
مامان عليرضا
11 شهریور 93 17:22
سلام مریم جونم.از این همه احساسات زبونم بند اومد و ناخودآگاه چشمم پر از اشک شد.دست خودم نیست بیش از حد احساساتیم از خدا میخوام گلم که همیشه زندگوتون عشقش پر رنگ تر از روز قبل بشه.خدا سایه شما و بابا محمد رو بالای سر آیدین جونم نگه داره
مامان مریم
پاسخ
سلام الهام جووووونم قربون این احساسات لطیفت برم مهربوووووووووونم ممنونم دوستم
مینا
11 شهریور 93 23:29
وای عزیزم چقد قشنگ نوشته بودی اشک توچشام جم شد نمیدونی چ حس قشنگی وبت بهم میده واقا لبریز از شور زندگی میشم قربون ایدین جونی بشم من اخرین رویاپردازیش خیلی جالب بود
مامان مریم
پاسخ
سلام مینا جون....خیلی ممنونم عزیزم واقعا محبت مبکنی که بهمون با این همه مشغله سر میزنی....مرسی دوستم به قول آیدین حیلی مننون خاله
مامان آنیسا
12 شهریور 93 9:36
خدا واسه هم حفظتون کنه ایشالا
مامان مریم
پاسخ
مرسی گلم
مامانی
12 شهریور 93 15:24
مامانی خیلی از عشقها رو یادتون رفت اینکه شب تا صبح نخوابی و بالای سر جوجو بیدار بمونی که نکنه حالش بدتر شه...این ینی عشق صبح که از خواب پا میشی هنوز چشاتو باز نکردی تو فکر اینی که امروز چطوری پسرک رو سرگرمش کنم چه بازیهایی باهاش کنم...این ینی عشق اینکه هر لحظه و هر ثانیه تو این فکرم که خدایا بچم !مواظبش باش طوریش نشه....ینی عشق اینا هم عشقه مریم جووون زندگیتون سرشار از عشق و عشقتون برقرار و پایدار...
مامان مریم
پاسخ
سلام دوستم....آره درست میگی...انگار این عشق انقدر تو خونمون عجین شده که شده بخشی از زندگی و برامون عادیه مرسی از یاداوریت مهربونم.....مرسی از نشون دادن ذره دره های مادرانه هامون ممنونم خانومی....مال شما هم همینطور
مریم طلایی
12 شهریور 93 23:45
لحظه هاتون پر از عشق و محبت و مهربونی عزیزم
مامان مریم
پاسخ
ممنونم مریم عزیزم
ساناز
13 شهریور 93 1:31
وای چقدر تولده به به تولد مبین جون 27 آیدین جون 13 مهر متین منم معلوم نیست هنوز دوست خوبم برات ریسه و بنر تولدت مبارک توماس رو گذاشتم ..خیلی گشتم امیدوارم خوشت بیاد
مامان مریم
پاسخ
سلام ساناز جونم ایشالا تولد متین جون با این مامان با سلیقه و گل قربونت برم مهربونم....همیشه لطف داشتی خانومی حتما عالیه عزیزم...مرسی سانازم
فائزه مامانه سوگند
13 شهریور 93 15:10
عروسی خوش گذشت عزیزم همیشه به شادی قربون ایدین جون برم قضیه اون بنده خدا مثال خاله سوسک هست که همش قربون و صدقه دست و بال و بچش میرفت همه بچه ها برای پدر ومادرشون قشنگترین باهوشترین و جذابترین بچه عالم هستند غیر این باشه تعجب برانگیزه عزیزم اینها بخاطر همون کمبودهای زندگیشه خودتو و خودمو و جوجوهای خوشگلمون و عشق است ببوس ابنبات خاله رو
مامان مریم
پاسخ
سلام فائزه جونم ممنون دوستم....خوب بود...جوجوی من چطوره؟؟ درسته خانومی....گفتم که از همچین موردی به دل نگیری دوستم مرسی فائزه جونم....تو هم شوکولات فندقی منو ببوس
مامان کیانا و صدرا
13 شهریور 93 17:38
سلام و عصر زیباتون بخیر
مامان مریم
پاسخ
سلاااااااااااام دوستم....عصر شما هم خوش و بخیر باشه عزیزم
مامان کیانا و صدرا
14 شهریور 93 16:49
سلام مریمی جونمممنونم عزیزم از اینکه اومدی پیشم و برام وقت گذاشتیامید که بهترینها براتون همیشه اتفاق بیفتهآیدین جونو ببوسینیه خصوصیم دارم
مامان مریم
پاسخ
سلام دوست خوووووووووووووبم قربونت برم...خیلی هم لذت میبرم عزیزم ممنونم....شما هم همینظور حتما گلم
ارام
14 شهریور 93 17:05
سلام خصوصی
مامان هدیه
14 شهریور 93 17:15
سلام مامان مریم عزیز لطفا خصوصیتون رو چک کنید ممنون میشم
مامان مریم
پاسخ
چشم خانومی...ممنونم
مامان مرمر
16 شهریور 93 1:34
ایشالا عشقتون پایداربمونه وابدی
مامان مریم
پاسخ
ممنونم مرمر گلم
مریم(پرنیاوبردیا)
16 شهریور 93 12:18
کاش من یک بچه آهو می شدم می دویدم روز و شب در دشتها توی کوه و دشت و صحرا روز و شب می دویدم تا که می دیدم تو را بهترین شادباش ها تقدیم به شما، مناسبت میلاد امام علی بن موسی الرضا(ع)
مامان مریم
پاسخ
ممنونم مریم عزیزم
مامان باران
10 مهر 93 22:50
سلام دوست جون!ازنظرقشنگت که برای وبلاگ علی و باران فرستادی،مرسی. بوس برای پسرگلت و تو
مامان مریم
پاسخ
خواهش میکنم عزیزم ببوس فرشته هات رو