سفرهای تابستونی
یه بار دیگه شمال و ویلای عمو امیر و این بار با امیر و سپیده و مهین و محسن .....و عمو داوود هم قرار بود بهمون بپیونده که کاری براش پیش اومد و اومدنش کنسل شد و این بار 20 مرداد که دریا خیلی گرم بود ولی ویلا چون تو ارتفاعاته هواش عالی بود و تو هم کلی آب بازی و خاک بازی کردی و سپیده (دیپ دیپ) دایی موودن (محسن) مَیین (مهین) و امیـــــــــــــــر(اسمشو کشیده و با ناز میگی) کلی باهات بازی کردند ...