آیدینآیدین، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 25 روز سن داره

آیدین عشق ما

یه مامان که دوست داره همیشه همسن پسرش بمونه!

بندر ترکمن

1393/3/19 14:10
نویسنده : مامان مریم
645 بازدید
اشتراک گذاری

یکی از دوستان عمو امیر خیلی وقت بود که بهش پیشنهاد داده بود بریم به شهرشون بندر ترکمن و تعریفشو میکرد و از اونجایی که ما هم تا به حال اصلا سمت گرگان و استان گلستان نرفته بودیم قرار شد با هم یه سفر به اونجا داشته باشیمزیبا

اوایل اردیبهشت طبق معمول با دو ماشین خونواده کوچولوی ما و امیرو سپیده راهی شدیم و بماند بعد 4 ساعت که راهو رفتیم امیر و محمد پشیمون شدند و خواسند که برگردیم بریم ویلای خودشون ولی من و سپیده گفتیم حالا که تا اینجا اومدیم بهتره راهو ادامه بدیم و یه جای ندیده رو ببینیمدرسخوان

صبحانه جای خیلی قشنگی بودیم که عمو امیر یه صبحانه مفصل هم آماده کرده بود که خیلی مزه داد و ساعت 2 ظهر رسیدیم و برخلاف تصورمون خانواده دوست عمو امیر کلید آپارتمان دخترشونو که خونشون تهران بود و فقط تعطیات اونجا بودند بهمون دادند و یه نهار خوشمزه و یک غذای محلی هم برامون آماده کرده بودند و خیلی خیلی مهمون نوازانه برخورد کردندمحبت

آپارتمان خیلی لوکس و تزیینات زیاد بود که زود با سپیده همه چیو جمع کردیم تا شما مارو با خراب کاریات خجالت زده نکنیشاکی

عصرش ساحل رفتیم و بازارچه ساحلی و برگشتنی باز هم برامون شام آورده بودند که این بار خواهش کردیم دیگه زحمت نکشن و مجبور شدیم بگیم که فردا کاملا بیرونیم و اصلا خونه برنمیگردیم ولی وااااااااااااای کتلت های خوشمزه و سالاد الویه عالی درست کرده بودند که واقعا دستشون درد نکنه خصوصا با نون و سبزی خوردن تازهخوشمزه

فرداش دوباره ساحل بودیم و با قایق موتوری رفتیم آشوراده که خیلی خیلی خوش گذشت ما بودیم و یه ساحل خالی و اختصاصی و دریا که تا فاصله زیاد آب هنوز زیر زانومون بود و آب ولرم و این به خاطر این بود که هنوز فصل مسافرت نبود و تو تعطیلات نبودیمراضی

و دوباره با قایق موتوری رفتیم میانکاله و عصرش هم روستای زیبای زیارت و امام زاده قشنگش و من و تو محمد سه تایی دور ضریحش تنهای تنها خیلی بهم مزه داد خصوصا وقتی زیر لب ادای مارو در میاوردی و مثلا دعا میکردیبغل

فرداش هم قبل از ظهر بازار گردی تو آق قلا و بعد هم جنگل النگدره و طبیعت قشنگش و عصر هم سپیده و امیر رفتن از بازارچه ساحلی سوغاتی بخرن و ما هم به خاطر همکاری نکردن تو نرفتیم و روز بعد هم پایان سفربای بای

 

ساحل بندر ترکمنزبان

 

 

 

جزیره آشورادهبوس

 

 

 

 

 

 

 

 

میبینی تا کجا رفتیم و هنوز آب رو ساق پامونهآرام

 

 

اینجا هم جنگل النگدره ست و این تراکتورو از بازارچه محلی خریدی و عاشقش بودیمحبت

 

 

 

 

 

 

 

و ماشین هایی که برده بودی سفرچشمک

 

 

 

 

و این هم مسیر برگشت جاده شیرگاهعینک

 

همیشه شاد باشی پسرکممحبت

 

 

 

 

پسندها (8)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (18)

مامان الهه
19 خرداد 93 17:05
خصوصی گلم
مامان الهه
19 خرداد 93 17:05
زود زود میام پیشتون و پستت رو میخونم عسل خالههههههههههههههه
مامان سمیه
19 خرداد 93 17:06
سلام عزیزم....خوبی ؟ نی نی خوشگلتون چطوره ؟ من شدیدا به نظر و کمک شما نیاز دارم.... می تونی بیایی خونه ی مجازی ما ؟ ممنونم و منتظرتون هستم. http://pesar2.niniweblog.com
ساناز
19 خرداد 93 18:13
عزیزم خیلی عکسای قشنگی بود خیلی خوشم میاد هرروز یه مطلب راجع به آیدین عزیزم میبینم مریم جون عکسای خودتم عالی بودن دوست خوبم دوست خوشگلـــــــــــــــی داریــــــــــم ما
مامان مریم
پاسخ
مرســــــــــــــــــــــــــــــــــی ساناز جونم تو این سفر 306 تا عکس انداخته بودم و انتخاب خیلی سخت بود شما لطف داری خانومی
ساناز
19 خرداد 93 18:15
بنظر جای قشنگی میاد همیشه به سفر و شادی باشین عزیزم
مامان مریم
پاسخ
ممنون گلم
ساناز
19 خرداد 93 18:16
وای 306 تا عکس ولی اینایی هم گذاشتی خیلی قشنگه
مامان مریم
پاسخ
من مامان جو گیری هستم مرسی عزیزم
مریم(مامان کیان)
19 خرداد 93 19:41
مامان جو گیر همیشه به سفرما هم رفتیم بندر ترکمن انصافا جای قشنگیه و طبیعت اش عالیه....... ایدینم که مثل ماه میمونه همیشه........
مامان مریم
پاسخ
مرسی عزیـــــــــــــــــــــزم ایشالا همیشه خوش باشین
مریم(مامان کیان)
19 خرداد 93 19:43
راستی شما هر سه تاییتون شبیه همین بر عکس ما که من و همسرم دو تا فاز کاملا مخالف و کیان هم که هنوز معلوم نیست شبیه کیه؟؟؟؟
مامان مریم
پاسخ
آره ما شبیه همیم بیرون که من و آیدین رو با هم میبینن میگن شبیه خودته ولی با محمد که هستیم اختلاف نظر پیش میاد و کیان با موهای کوتاه خیلی خیلی شبیهت شده و من از مدل موی جدیدش خوشم اومد
مامان آیسو وآیسا
19 خرداد 93 19:45
خیلی عالیییییییییییییی بود همیشه به گردش وسفز خوشحالم از دیدنت مریم جون زیبا
مامان مریم
پاسخ
مرســــــــــــــــــی گلم منم خوشحالم از دوستی باهات خانومی
الهه مامان مبین
20 خرداد 93 2:15
خصوصی نازنینم
الهه مامان مبین
20 خرداد 93 2:19
چه جای خوشگلی رفتید . همیشه به گردش عزیزم . عکسا هم خیلی عالی بودند . ای جونم به آیدینممممممممممممممممممممممممممممممممممممم راستی آیدین جون خیلی شبیه خودته . البته از بابایی هم برده هاااااااااااااااااااااااااااااااا . دوستون دارم زیااااااااااااااااااااااااد
مامان مریم
پاسخ
مرسی عزیزم من هم شما و مبین نانازمو خیــــــــــــــــــــــــلی دوست دارم
الهه مامان سلما
20 خرداد 93 14:23
چقدر شبیهید ...همه بهم...با همسرتون نسبتی دارین؟ همیشه به شادی و خوشی... خوب پسری رو ستاره بارون کردیااااا
مامان مریم
پاسخ
سلام الهه جونم خیلی ممنون که بهمون سر زدین بله و آیدین هم خوب شبیه هر دومون سانسورش کردیم
Dayi Moden
20 خرداد 93 14:41
یعنی چی چرا عکسای بچمونو سانسور کردی؟؟؟؟؟
مامان مریم
پاسخ
بچم آبرو داره گرچه الان خیلی بی حیاست ولی بعدها بزرگ بشه خجول میشه خوب
مریم طلایی❤
20 خرداد 93 16:40
سلام چه جای قشنگی رفته بودید من هم کوچولو بودم دلم میخواست وقتی میریم همه عروسکام و با خودم ببرم عکسها مثل همیشه خیلی قشنگ بود
مامان مریم
پاسخ
ممنونم مریم عزیزم دنیای بچه هاست دیگه
دخــღـلی شکلـک
21 خرداد 93 14:41
میگم زیر اون ستاره چه خبره
مامان مریم
پاسخ
خبرای مردووووووووووووووووووووووونه
مامانیش و سیدمحمد
24 خرداد 93 17:38
سلام عزیزم .ماشاالله ب آیدین جون امیدوارم سفر ب دیار ما بهتون خوش گذشته باشه . باز هم تشریف بیارید
مامان مریم
پاسخ
سلام و ممنون که به ما سر زدین شهر قشنگی دارین و مردم باصفا، پاینده باشین
مامانیش و سیدمحمد
25 خرداد 93 16:51
سلام مریم جون . اهالی بندر بیشتر ترکمن وسنی هستن . قشر فارس کمتر انجا زندگی میکنن . در ضمن ما ساکن گرگان هستیم .گرگان هم جای تفریحیمثل ناهارخوران هزارپیچو جنگل توسکستان داره که تو این هوای گرم تابستون لذت بخش و خنکه .
مامان مریم
پاسخ
سلام عزیزم و خوشحالم از آشناییتون ممنون خانومی و ببوسین گل پسرتونو
مامانی
2 مرداد 93 10:38
آیدین من از دیا ترسید البته گفت چون کثیفه من نمیرم آب بازی چندشش اومد. راستی با پوشک خداحافظی کردید؟
مامان مریم
پاسخ
الهی حالا چند بار بره عاشقش میشه بله ما اسفند ماه بای بای پوشک داشتیم