من راه میرم!!!
پسر کوچولوی خونه ما دو سه ماهی میشه که با گرفتن مبل و میز و دیزار راه میره ولی خودش نههههه
هرچی دستاتو میگرفتم و راه میبردمت تا دستاتو ول میکردم همونجا مینشستی دیگه داشتم کم کم نگران میشدم تا یه روز که داشتی میز تلوزیونو مزین به آثار انگشتت میکردی یهو میزو ول کردی و فاصله چند قدمی تا مبلو به سمت من دوویدی و با جیغ ناشی از هیجان من نشستی....ولی گویا از تجربه تازت بسی لذت بردی چون چند بار دیگه تا شب امتحانش کردی و آیدین مامان راه افتاد....
تاتی تاتی رفتی تا آبازورو از پریز بکشی
منتطر بابایی تا چاییشو بخوره ببرتت حیاط
از 6 ماهگیت چایی از آشپزخونه ما به پذیرایی نیومده تو آشپزخونه میریزیم وقتی خنک شد برمیگردیم همونجا میخوریم یعنی انقدر فضولی تو
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی