مهمونی آی مهمونی
امسال شب یلدا همه خونه سپیده بودیم و به تو هم خیلی خوش گذشت خوب معلومه بین دوتا مامانیها و باباییها و عمه ها و خاله باشی و هی نازتو بخرن و بد باشه؟ دوتا عموهامم بودند و یه جمع 18 نفره و دست سپیده و عمو امیر درد نکنه....
شب یلدا خونه سپیده
و مهمونی بعدی هفته بعد تولد من بود دوباره جمع هفته پیش به جز عموها و این بار مامان بزرگ من و بابا محمد هم از تبریز و دایی محسن هم از اصفحان اومده بودند و باز هم خوش به حال تو از این بغل به اون بغل
آهای نینی تو دیگه واسه عکس اصلأ همکاری نمیکنیهاااااااااااااااااا!
اصلأ نمیشه ازت عکس انداخت چون همش در حال شیطونی هستی !
این عکسم با دردسر انداختیم تو همه عکسا انقدر وول خوردی تار افتادی!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی