آیدینآیدین، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 17 روز سن داره

آیدین عشق ما

یه مامان که دوست داره همیشه همسن پسرش بمونه!

8-8-8

1393/8/19 12:15
نویسنده : مامان مریم
1,482 بازدید
اشتراک گذاری

یه وقتایی واسه یه کاری یه عالمه برنامه ریزی میکنی و نقشه میچینی ولی اتفاق نمیفته....اونوقته که با همه وجودت به حرف قدیمی ها و قسمت و حکمت پی میبری و یه وقتایی بدون هیچ برنامه ریزی و بدون اینکه اصلا جزییاتی تو ذهنت مونده باشه اتفاقی میفته که تا آخر شب با فکر کردن بهش چشمات پر از اشک شوق میشه羽根ハート。1つ のデコメ絵文字

امروز هشتمین سالگرد ازدواج من و محمده.....هشتمین سالگرد ازدواجمون تو هشتمین ماه سال که کادوش برام شده سفر به شوق دیدن گنبد طلایی هشتمین امام

شنیدم هرکسی به یه امامی بیشتر ارادت داره و بیشتر متوصل میشه واون امام برای من امام رضا بوده....من بیشتر از اونکه مذهبی باشم معنوی هستم و هنوز دلم اونقدر دریایی نشده که نوای روضه و نوحه ای اشکمو دربیاره....همیشه فکر میکردم چون کلا آدم شادی هستم اینجوریم ولی تازگی ها با خودم میگفتم پس چرا اسم امام رضا کافیه که چشمامو بارونی کنه؟

دیروز وقتی محمد گفت برامون پرواز و هتل مشهد رزرو کرده اونقدر هیجانزده شدم که بهش گفتم این بهترین کادویی بود که میتونستی بهم بدی و اصلا با دادن هیچ کادوی مکمل دیگه ای این شیرینی رو خراب نکن.... این قشنگترین کادوی سالگردم تو این هشت سال بود

البته من برات نذر امام رضا کرده بودم و قرار بود حتما بریم....خیلی هم دیر کرده بودیم و خجالت زده آقا بودم ولی تصادف این سه تا هشت انقدر برام شیرین بود که فقط میتونستم کادوی امام رضا بدونمش و بس.....☆きゃわ★ のデコメ絵文字

اینکه اولش بهت گفتم گاهی برنامه ریزی هات خوب پیش نمیره تاریخ تولدت بود....من همه سعیمو کردم که تو 7/7 به دنیا بیای و حکمت چیز دیگه ای بود فقط با سزارین  میشد تو اون تاریخ بیای که نمیخواستم و حالا بدون اینکه یادم باشه چقدر به عدد هشت ارادت دارم برام انقدر قشنگ یه اتفاق شیرین افتادリボン のデコメ絵文字

این اولین سفرت به مشهده پسری.....امام رضا تو سختترین لحظه زندگیم که هییییچ وقت فراموش نمیکنم چی کشیدم تو و آرامش داشتن دوبارت رو بهم هدیه داد و هرسه باید قشنگ ترین عاشقانه هارو این چند روز باهاش داشته باشیمえんぴつ のデコメ絵文字

ممنونم آقا جون

 

                  

 

چون فردا عازم سفریم و با سفرنامه برمیگردیم هفته گذشتتو برات امروز و تو همین پست میزارم

ما روز عاشورا تو امام زاده باغ فیض حمیده خاتون بودیم و عکس ها اگه کیفیتش خوب نیست برای اینه که با گوشی گرفتم و هوای بارونی لنز رو لکه دار کرده....امام زاده خیییییییلی شلوغ بود و ما بردیمت تو باغچه و فضای سبز پشتش تا بهتر بتونیم هم کنترلت کنیم و هم مراسمو از اونجا ببینیم

این عکس ها درست با اذان ظهر عاشوراست

                

 

                

 

                

و این هم مسیر برگشت به ماشینمون که جلوی حسینیمون بود و راه زیادی با امان زاده نداره ولی خسته شده بودی و با شروع بارون با دادن چتر بهت به شوق اون چتر تا ماشین بی بهانه اومدی.....دیگه بزرگ شدی و اصلا بیرون بغل نمیشی حتی خسته بشی هم یه راهی هست دوباره سرگرم بشیドット のデコメ絵文字

                

 

                

 

                 

 

                 

و اتفاق خوب این دوران این که تو انباری صندلی ماشینت رو دیدی و دوباره خواستی بشینی توش و الان دو هفته ای میشه همش بیرون میریم تو صندلی خودت هستی و دیگه جلو نیومدی....دائم هم برامون موزیک درخواستی پخش میکنیAU のデコメ絵文字

                  

 

                  

و این هم پسر مامان قبل و بعد از حسینیه رفتن.....میبینی چه مرتب میری و چه شکلی برمیگردی؟؟چون اونجا کلی بدو بدو میکنی و آخر شب که همه بچه ها تو ماشین غش میکنن تازه تو با انرژی تموم ماشین سواری میکنیAU のデコメ絵文字

                  

 

                  

 

                  

 

                  

 

                  

تو آشپزخونه بودم که صدام کردی...همه خونه رو گشتم و نبودی با ترس صدات کردم که دیدم اونجاییかわいい男の子&女の子(*/□\*) のデコメ絵文字

                   

آخه وروجک اونجا جای بازیه؟؟؟

و این ارسطوست تو دستت که هنوز عزیزه....دیگه کامیون ارسطو هم نیست...خود ارسطوست!!!!

                   

با کمتر شدن ماشین ها باز به ماشین بازی علاقه مند شدی.....این آخری ها دیگه اصلا بازی نمیکردی و نگران بودم و الان با دیدن بازی ذوق میکنم و عکس میگیرمAU のデコメ絵文字

                    

 

                    

بدون شرح!!!

                    

و این هم پسری مامان که داره آب هویج میگیره.....کارو نیمه تموم گذاشتم و با گفتن اینکه اگه آب میوه تو بخوری باز میریم آب هویج میگیریم تونستم یه لیوان کوچولو بهت بخورونم.....راستی اگه فکر کردی داری هویج میخوری سخت در اشتباهی....گاز میگرفتی و مینداختی تو ظرف!!!

                     

 

                     

 

                      

 

آیدین خوشگلم.....چند روزیه آبریزش خفیف داشتی و از دیروز سرفه خفیف....حال عمومیت خوبه و شیطون و بازیگوش و با اشتها ولی نگران سفر فردام....با مشورت دکتر بهت امروز شربت سرماخوردگی دادم...امیدوارم مثل ماه پیش که همینجور بودی و زود بدون هیچ دخالتی خوب شد این بار هم زود تموم بشه و سفر بهت خوش بگذره....خیلی دوست دارم کوچولوی شیرینم....تو و محمد قشنگترین اتفاق های زندگیم بودین....اول محمد با حضور گرم و مهربون و عاشقش که باور نمیکردم یه مرد بتونه انقدر لطیف باشه و بعد تو با حضور شیرین و شاد و رنگیت که باور نمیکردم بتونی انقدر دنیامونو شادتر از اونی کنی که فکر میکردم امکان نداره از این بهتر باشه

دوستون دارم قشنگ ترین ومهربون ترین و عزیزترین ها

 

پسندها (18)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (36)

مامان راحله
19 آبان 93 12:42
سالگرد ازدواجتون مبارک عزیزم . ان شالله همیشه به پای هم جوان بمونید خوش به سعادتت که میری پابوس آقا امام رضا . خیلی التماس دعا دارم عزیزم . اونجا ما رو فراموش نکنی . مخصوصا بهارمو دعا کن . ان شالله همیشه زندگیت شیرین و شیرین تر باشه.
مامان مریم
پاسخ
سلام راحله جون....ممنونم دوستم حتما عزیزم....مگه میشه دوستای مهربون نی نی وبلاگی رو فراموش کنم....قربون بهار خانوم با دل مهربونش که اون باید برای ما دعا کنه ممنونم از دعای زیبات عزیزم
مامان آروین(مهناز )
19 آبان 93 13:36
سلام مریم جون واقعا خوش به سعادتتون که آقا امام رضا شما رو طلبیده تو رو خدا ما رو از دعای خیرتون بی نصیب نذار خیلی محتاجیم عزیزم سالگرد ازدواجتون مبارک باشه ان شاء الله همیشه به سفر و خوشی باشید
مامان مریم
پاسخ
سلام مهناز جونم.....مممنونم عزیزم اگه قابل باشم حتما دعا میکنم دوستم مرسی گلم.....قربون محبتت
الهام
19 آبان 93 14:06
سلام مریمی نمی دونی چقدر خوشحالم که داری میری زیارت با این که تازه اونجا بودم ولی اشک منم سرازیر شد. سلام من و به آقا برسون عزیزم ایشالا به خوبی و خوشی برید و برگردید صمیمانه ترین تبریکات من و به مناسبت سالگرد ازدواجتون پذیرا باش عزیزم خوشبخت باشی همیشه و عشقتون پایدار عزاداری های آیدین خان هم مقبول درگاه حق تعالی منم از امام زادۀ باغ فیض خیلی خاطره دارم یادمه یکی از شب های قدر رو اونجا بودم آخه روبروی خونۀ قبلی مون بود علیرضا هم عاشق چتره! بعد از موش آب کشیده شدنِ چند هفته قبل برای خودم یه چتر کوچیک خریدم که همیشه تو کیفم باشه و در مواقع بارونی به دادم برسه ولی مگه علیرضا میذاره! مرتب چتر و در میاره و بازی می کنه آفرین به آیدین خان که دوباره میشینه تو صندلی ماشین علیرضا حتی یک بار هم ننشست ارسطو هم خیلی قشنگه خاله! عنوانِ زیباییست آب هویج نوش جونت عزیزم علیرضا هویج و گاز می گیره و می خوره و من عاشق این حرکتش هستم فکر می کنم سرماخورده نباشه مریم جون این حساسیت فصلیه که الان گریبانگیر همه هست! علیرضا هم دو هفته ای هست که خیلی سرفه های خشک داره و با انواع و اقسام دارو و اسپری بهتر نشد و خودبخود امروز بهتر شده فکر کنم مثل خودم حساسیت فصلی داره سفر خوبی داشته باشی دوستم و التماس دعا مراقب خودتون باشید شما رو به خدا می سپارم
مامان مریم
پاسخ
سلام الهام جونم.....ممنونم دوست خوبم اگه بدونی چه حالی دارم.....من با اینکه گفته بودم قراره بریم ولی سورپرایز شدم اساسی....چون اصلا فکر نمیکردم به این سرعت امام رضا صدامو بشنوه....همسرم میدونست نذرکردم و همش میگفت حتما میریم ولی اینکه بی مقدمه برام جورش کنه و فقط از آژانس ساعتو باهام فیکس کنه و بعدش که یهو تو شوق این سه تا 8 رو کنار هم دیدم یه حالی شدم فراموش نشدنی قربون دوست گلم....اگه قابل باشم حتما عزیزم ما هرسال مراسم عاشورا و شب شام غریبان اونجاییم....قبل آیدین هرشب محرم از حسینیه پیاده با بچه ها و دوستان میرفتم ولی الان به خاطر شیطنت پسرک و شلوغی اونجا کمتر....من هم عااااشق اون شب شام غریبانم و اون همه شمع که فضارو به اون روحانیت میکنه برای آیدین دوروز پیش یه چتر خریدیم....باورت نمیشه شب ها هم از گل میخ پرده بالای تخت آویزون میکنه و بعد میخوابه....تازه داستانش اونجاست که یه سوت هم از چتر مذکور آویزونه و امیدوارم این بار تو صندلی بمونه....البته با همسرم صحبت کردیم اگه باز پشیمون شد بگیم دیگه نمیشه بیای و جا نمیشیم و بزرگ شدی مرسی خاله جون....قربون علیرضای گلم...چه خوب الهامی جون که پسری هویج دوست داره....من هم باید جایگزین خیار بکنمش شاید یواش یواش علاقه مند بشه چه تفاهمی دوستم...اتفاقا همین دو ساعت پیش به محمد میگفتم اصلا شاید این سرفه ها آلرژی فصلی باشه...چون هوا هم طبق اخبار آلوده شده....آیدین هم هیچ علایم دیگه ای نداره....برای همین هم اصلا بهش دارو ندادم و امروز هم با اصرار محمد شربت سرماخوردگی پدی کلد دادم ولی کماکان داره بازی میکنه و خدار شکر حالش خوبه ممنونم عزیزم.....خیلی سپاس برای لطفت دوست خوووووبم
mahtab
19 آبان 93 14:35
سلام چشمام خیلی بارونی ان برا همین نمیتونم زیاد بنویسم فقط میگم التماس دعا و. سفرتون بی خطر
مامان مریم
پاسخ
سلام مهتاب مهربونم قربون دل کوچیک و آسمونیت اگه قابل باشم اصلا نمیتونم دوست خوبمو دعا نکنم...چشم خانومی ممنونم عزیزم _________________________________________________________________ راستی مهتاب جون.....چند روز پیش تو وب الهام گلم من هم با خوندن پست طلای بارون خورده ش همین حس الانتو داشتم....فقط صداش کردم که بطلبه و طلبید....فکر کنم امام محبوب شما هم امام رضاست....ایشالا قسمت بشه و زود برین زیارت
دختربهاری
19 آبان 93 14:35
سلام مریم جون سالگرد ازدواجتون مبارک راستی شما منو لینک نکردین؟
مامان مریم
پاسخ
سلام عزیزم....ممنونم دوستم شما همین الان لینک شدین خانومی
مریم(مامان کیان)
19 آبان 93 15:26
عزیزمی آیدین جونم با اون موهای مدل دارتقربونت برم مثل آقا نشستی تو صندلیت و مامانت و اذیت نمیکنیمریم یه ذره دیگه تو صندلی بشینه دیگه خودش هم از جلو نشستن خوشش نمیاد حتی میتونید بهش بگین آقا پلیس جریمه مون میکنه عزیزم نوش جونت آب هویج اگر دیدی به مزه اش عادت نمیکنه میتونی با سیب مخلوطش کنی خوشمزه میشه ......
مامان مریم
پاسخ
مرسی خاله جوووون مهربووووووونم خدا نکنه عزیزم....ممنونم گلم خودش که اونجا خیییلی راحته...خوابش هم بیاد راحتتر میخوابه....جمعه عصر رفتیم خرید و آیدین تو ماشین خوابش برد و ما جلوی مغازه پارک کردیم و هردو رفتیم خرید و آیدینو راحت از مغازه چک میکردیم و اونم چون تو صندلیش بود راحت خوابیده بود.....لولین خرید بود بعد مدتها که بی استرس تموم شد اتفاق این آقا پلیسو هم یه بار گفتم...باید بیشتر بگم...البته هنوز تمایل و اصراری با بازگشت به جلو نداشته....مرسی دوســـــــــــــتم چه جالب.....با سیب به ذهنم نرسیده بود....این بار امتحان میکنم....مرسی مریمی جونم
مریم(مامان کیان)
19 آبان 93 15:28
عذاداری هات قبول باشه پسر قشنگم خوب دیگه با این سفرتون دیگه عذاداریهات کامل میشه آیدین جونم مریم جونم بازم سالگرد ازدواج تون و تبریک میگم و امیدوارم زیر سایه امام هشتم سالهای سال با خوشبختی تمام این روز خوب و جشن بگیرین
مامان مریم
پاسخ
مرسی مریمی جوووونم اگه مثل حسینیه رفتنش عذا داری کنه تکمیل میشه چه جووووورم ممنونم عزیز مهربونمشما هم هشتمین سالگردت بوده و برای شما هم قشنگ ترین و بهترین هارو میخوام در کنار سلامتی و عشق
مامان کیانا و صدرا
19 آبان 93 16:49
سلام سالگرد ازدواجتون مبارکه مریمی جونایشا....همیشه بهترین کادوها رو بگیریامیدوارم سفر مشهد بهتون خوش بگذره و به سلامتی برین و برگردین.مواظب خودتون باشین و از لحظات بهترین استفاده ها رو داشته باشین.شاد باشید و سلامت
مامان مریم
پاسخ
سلام دوستم....ممنونم عزیزممرسی برای دعای خوبت گلم...من هم امیدوارم به سلامت بریم و بیاییم...خصوصا مسافرکوچولومون شما هم برامون دعا کن قربون دوست مهربوووونم
الهه مامان مبین
19 آبان 93 17:39
سلام مریم جون عزیزم . اول از همه هشتمین سالگرد ازدواجتون رو تبریک میگم و امیدوارم سالیان سال در کنار عشق زندگیت خوش و خرم و سلامت زندگی کنی ............. بعد چقدر جالب من و وحیدم هشتمین سالگرد ازدواجمون ماه پیش بود مال شما این ماهه .... خوشبخت باشی گلم همیشهههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه
مامان مریم
پاسخ
سلام الهه جون....ممنونم عزیزم آره دوستم تو وبت هم گفتم مال ما هم ماه آیندست ممنوووووووووووووووووووووووووووووونم دوست خوبم
الهه مامان مبین
19 آبان 93 17:42
رفتی مشهد منو حتما دعا کن که برم .... 2 ساله تو راهم و هنوز امام رضا دعوتم نکرده ... خوش به حالتون عزیزم قربون آیدین نازم که همیشه با دیدن عکساش انرژی میگیرم . آفرین که آب هویج دوست داری و میخوری گلم .... اون عکسش که زیر چتره و کلاهش یه وری شده رو خیلی دوست دارم
مامان مریم
پاسخ
حتما دوستم....ایشالا که قابل باشم خانومی....ایشالا به همین زودی شما هم دعوت میشین مرسی خاله....دوست که نداشت ولی به عشق دوباره آب گرفتنش خورد دوربین نبرده بودن و عکس ها با کیفیت نبود...من هم فضای پاییزیشو دوست داشتم که بیشتر اونجا ازش عکس بگیرم ببوس مبین نانازموووووووووووو
الهه مامان مبین
19 آبان 93 17:44
قربونت برم عسلم .. واقعا مبین منم بعد از اومدن از بیرون تازه انرژی تازه میگیره و ما رو تا 2 شب نگه میداره ... اگه خونه مامانم اینا باشم که دیگه نگووووووووووووووووووووو ایشاا.. جون همه بچه ها سلامت باشه و آیدین عسلم هم مریض نشده باشه . ایشاا.. سفر بهتون خوش بگذره . منتظر سفرنامه هستم دوست ماهممممممممممممممممممممممممممم
مامان مریم
پاسخ
خدا نکنه عزیزم....نمیدونم این همه انرزی از کجا میاد...ایشالا همیشه سلامت باشن که با همه قوا شیطونی کنن ممنونم از دعای خوبت....من هم امیدوارم دوستم...آمین حتما اگه ایشالا برگردیم زود با سفرنامه میام...به امید خدا
مامان محمد مهدي (مرضيه)
19 آبان 93 19:02
سلام مریم جان تبریک میگم عزیزم خوش به سعادتت، اگر یادت بود اونجا پسرک منو هم یاد کن هنوز که هنوزه برای حرم امام مهربانی ها التماس می کنه در ضمن من هم به امام رضا ارادت خاص و ویژه ای دارم
مامان مریم
پاسخ
سلام دوستم ممنونم خانومی....قربونت برم باور کن پسرکت یه لحظه از جلوی چشملم کنار نمیره...اگه یادم بود چیه به امام مهربونی ها میگم زود زود صداش کنه و محکم بغلش کنه که لایقشه ببوس محمد مهدی گلم رو
دنیا
19 آبان 93 22:09
fadaye to khoshkel pesar
شيوا
19 آبان 93 22:40
مثل اینکه من دیر رسیدم تازه یادم رفت سلام بدم سلام مریم جون سالگرد ازدواجتون مبارک ایشا... همیشه شاد باشینو خرم و سلامت مریم جون التماس دعا رفتی زیارت برا خانواده ی منم دعا کن و از طرف مام یه دل سیر زیارت کن آخه منم خیلی وقته نرفتم مشهد دعاکن آقا ماروهم بطلبه ایشا... سفر بی خطر منتظر سفرنامه ت هستیم
مامان مریم
پاسخ
نه شیوا جون...این آخرین کامنتیه که قبل رفتن تایید میکنم ممنونم عزیزم....حتما گلم امیدوارم لایق باشم و دعام دیده بشه دوستم ایشالا زود قسمت بشه که برین خانومی باز هم ممنون
مامان
20 آبان 93 2:45
چه سعادت خوبی.زیارتتون پیش پیش قبول باشه. سالگرد ازدواجتون هم مبارک. ان شاالله همیشه خوشبخت باشید.
مامان مریم
پاسخ
ممنونم عزیزم مرسی دوست گلم شما هم همینطور
مامان ریحانه
20 آبان 93 8:28
سلام مریم عزیز سالگرد عشق آسمونیتون مبارک عزیزم در کنار گنبد طلایی آقا علی بن موسی الرضا به یاد دل شکسته ی منم باش و نازنین زهرامو دعا کن عزیزم التماس دعا آیدین جونمو ببوس با هزاران عشق
مامان مریم
پاسخ
سلام دوست خوبم....ممنونم خانومی....اگه قابل باشم همه رو دعا کردم دوستم خیلی ممنونم گلم...خدا نازنین زهارای نازمونو حفظش کنه
فائزه مامانه سوگند
20 آبان 93 11:34
سلام دوستم ببخشید که دیر بهت تبریک گفتم انشالله که همیشه کنار هم شاد و خوش بخت باشید سالگرد ازدواجتان مبااااااارکه عزیز دلم التماااااااااااس دعا خیلی دارم مریم جون اینروزها اصلا حال خوبی ندارم و مامان هم حالش خوب نیست آنقدر تظاهر به خوب بودن کردم که حالم داره بهم میخوره مریم جونم من و دعا کن میدانم که حتما دعام می کنی خیلی درهم خیلی گیجم حکمت خدا برای ما اینطور ی رقم خورده که همیشه چشمامون خیس باشه مریم جونم نمی دونی همینطور اشکام داره میاد دلم امام رضا رو میخواهد خیلی دلم گرفته دوست دارم برم تو صحن گنبد طلا بشینم هی گریه کنم زجه بزنم ببخشید دیگه ما هم یه دوست قراضه هستیم البته اگه قابل دوستی باشیم مریم جونم خدا پشت و پناهت
مامان مریم
پاسخ
سلاااااااااااااام فائزه جونم....این چه حرفیه عزیزم ممنونم خانومی....قربون محبتت دوستم فدات بشم دوستم...تروخدا نگو اینجوری....خدا نکنه قسمتت اشک باشه....این روزها میگذره فائزه جونم من سه بار دستم به ضریح رسد و هر سه بار درحالی که اون صریح مبارکو لمس میکردم مامانتو و خودتو صدا کردم و از امام رضا خواستم شفاعتتونو بکنه هربار هم تو صحن یادت کردم....باور کن اس ام استو که دیدم درست بعد نماز جماعت و دعا برای خودتون بهت زده شدم که چقدر دل به دل راه داره تو خیلی خیلی دوست خوبی هستی...این چه حرفیه....ایشالا خدا سوگند خوشگلتو حفظش کنه و شفای مامانو برسونه که خوب شدن حالت بعد مامانت حتمیه و ایشالا آقا زود زود بطلبه که برین پابوسش....آقا هیچ کس رو دست خالی برنمیگردونه....من هیچ وقت ازوشون ناامید نشدم...الهی خدا حاجت دل شما و مامان و خانواده رو بده
فائزه مامانه سوگند
20 آبان 93 11:37
آیدین جونم قربونت برم خوشگل خاله عزاداریت قبول فدات بشم ای جانم چترش ببین نوووووووش جونتون آب هویج خاله جون خیلی دوست دارم ببخش دیر میام نظر میزارم قربونت برم من خوشگلم
مامان مریم
پاسخ
خدا نکنه دوستم....ممنونم خانومی فدات شم دوستم این چه حرفیه....دوست همیشه جاش تو دله...دیر و زود هم نداره
مامان عليرضا
20 آبان 93 12:27
سلام مريم جون.سالگرد ازدواجتون مبارك٠ايشالا كه به حق امام هشتم سال هاي سال در كنار هم هر روز خوشبخت تر باشيد.تصادف اين همه هشت هم فال نيك بگير براي نذر قشنگت. خوش به سعادتتون كه كه داري ميري مشهد.مارو يادت نره دعا كني.دلم خيلي گرفته و فقط يه زيارت أساسي آرومم ميكنهخلاصه كه كلي التماس دعا دارم آيدين عزيز دلم تو هم خاله رو فراموش نكن و با دل پاكت دعام كن قربونت بره خاله با اون عكساي قشنگت،خورد ني من.آخه اون چتر تو بلغت كه دو برابر خودته خوش و خرم باشيد دوستم.سفرتون بي خطر.ايشالا آيدين جونم خوب باشه و اين آبريزش بيني كار دوستتون ندهببوسش لپ سوراخ خودمو
مامان مریم
پاسخ
سلام الهام جونم...ممنووووووووووونم عزیزم قربونت برم....باور کن کاملا به یادم بودی و اگه قابل باشم دعاتون کردم...هم خودت و هم پسرکو پیش آقا اسم بردم ایشالا قسمت بشه و زود آقا بطلبه که برین پابوسشون مرسی دوستم....چون دوبرابرش بود دوروز بعد یه چتر کوچولو براش خریدیم....البته باز بزرگشه چون آقا خیلی کوچولو قبول نکرد که عکس مک کویین نداره!!! ممنونم خانومی....آقا خیلی مهربونه....همونجا ازش خواستم و آیدینم خوب شد مرسی ...شما هم ببوس علیرضای خوشــــــــــــکلمو
مامانی
20 آبان 93 13:37
التماس دعا مریم بانوووووو
مامان مریم
پاسخ
قربونت برم خانومی....محتاجیم
مامانی
20 آبان 93 13:44
_____ (¯ `•?.•´¯) _____ (_.•´/|\`•._) _______ (_.:._)__(¯`:´¯) __(¯`:´¯)__¶__(¯ `•.?.•´¯) (¯ `•?.•´¯)¶__(_.•´/|\`•._) (_.•´/|\`•._)¶____(_.:._)_¶ __(_.:._)__ ¶_______¶__¶¶ ____¶_____¶______¶__¶¶ ¶¶ _____¶__(¯`:´¯)__¶_¶¶¶¶ ¶¶¶¶ ______(¯ `.?.•´¯)_¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶ ______(_.•´/|\`•._)¶¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶ _______¶(_.:._)_¶¶¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶¶ ¶_______¶__¶__¶¶¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶¶ ¶¶¶______¶_¶_¶¶¶¶(¯`:´¯)¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶(¯`:´¯)¶ _¶(¯ `•?.•´¯)¶¶¶ ¶¶¶(¯ `.?.•´¯ )¶ (_.•´/|\`•._)¶ ¶¶¶(_.•´/|\`•._) ¶¶ (_.:._)¶¶ ¶¶¶¶¶¶(_.:._)¶¶¶_ ¶¶¶¶ ¶¶¶ __¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶(¯`:´¯) ¶¶ ¶¶¶ ______¶¶¶¶¶(¯ `•.?.•´¯)¶¶ ¶¶¶ ____¶¶¶¶ ¶¶ (_.•´/|\`•._)¶¶¶ ¶¶¶ ___¶¶¶¶ ¶¶¶¶ ¶ (_.:._)¶__¶¶¶ ¶¶ ___¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶_¶¶¶ ¶¶¶___¶¶ ¶¶ _¶¶¶¶ ¶¶¶¶___¶¶¶ ¶¶¶¶____¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶¶¶____ ¶¶¶ ¶¶¶¶_____¶ -_____--------_¶¶¶¶¶¶¶¶¶ -----_____---_¶¶¶¶¶¶¶¶¶ ----____-----_¶¶¶¶¶¶¶¶¶ ___|___|___|_____|___|___|___|___ __|___|___|____|___|___|____|__|__ ___|___|___|____|___|___|_|__|___|_ __|___|___|____|___|___|___|___|__ تبریک میگم مریم جوون امیدوارم تا همیشه عشقتون پایدار و ماندگار باشه ببوسید ایدین جونو
مامان مریم
پاسخ
مرسی عزیــــــــــــــــــــــزم ممنونم دوستم
مامانی
20 آبان 93 13:45
با اینکه خیی وقت نیست از مشهد برگشتیم ولی بازم دلم خواست
مامان مریم
پاسخ
میفهمم چی میگی عزیزم....اصلا هربار از حرم برمیگردی هتل هم دلتنگ میشی که زود برگردی حرم....چه برسه خونه....من همین الان دلتنگم...
مامان مرمر
21 آبان 93 2:58
خیلی جالبه888 امیدوارم888سال کنارعشقات رندگی توامان با سلامت وشادابی رو سپری کنی امیدوارم توی این سفرمعنوی به 888آرزوی قشنگت برسی 888گل زیبا به مناسبت هشتمین سالگرد دوست عزیزم در هشتمین ماه زیبای پاییزی در جوار بارگاه هشتمین امام ...
مامان مریم
پاسخ
مرمر جووووووووووووووووونم....ممنونم عزیزم مرسی از آرزوها قشنگی که برام کردی دوستم قربون محبتت....ببوس فرشته های خونتونو
مهسا مامان نویان
21 آبان 93 17:20
سلام مریم عزیزم ماشالله به آیدین خوشگلم که روز به روز بزرگتر میشه سالگرد ازدواجتون مبااارک و امیدوارم همیشه خوشبخت و سلامت در کنار هم پیر بشین و موفقیتهای آیدین عزیزببینید خوش به حالتون که رفتین پابوس امام رضا مارو هم دعاکنید
مامان مریم
پاسخ
سلام مهسا جونم ممنونم عزیزم....مرسی از آرزوهای زیبات دوستم اگه قابل باشم همه رو دعا کردم عزیزم....ممنووووووونم خانومی
مامان کیانا و صدرا
22 آبان 93 19:37
سلام.خوش بگذرونین.الان کجایین؟؟؟پنج شنبه شبه!!!ساعت 7/40میدونم کامنتم تاریخ داره ولی دلم خواست بنویسمشاد باشید و سلامت
مامان مریم
پاسخ
سلام دوســـــــــــــــــــــــــت جونم تو اون ساعت داشتیم خدمت اخرین شام هتل رو میرسیدیم که البته پسرک درخواست دستشویی شماره 2 داشتن باور کن چندیدن بار اسم مامان کیانا و صدرا تو ذهنم اومد اونم درست تو صحن و داخل حرم و یک بار هم دستهام رو ضریح امیدوارم خدا ازم قبول کنه
فائزه مامانه سوگند
24 آبان 93 0:50
ممنوووووووونم دوستم اتفاقا دلم پیشت بود کامنتتو دیدم زودی اومدم پیشت زیارتتون قبول عزیز دلم انشالله زیارت خانه خدا و کربلا معلی زیارت مشهدی کوچولو، آیدین جونیم م قبول فداش بشم انشالله سفر خوبی بوده عزیزم و سپاس از اینهمه لطف گلم مریم جون. من اگه بعضی اوقات پیام میدم میخوام بدونم همسرت ناراحت نمیشه اگه مشکلی پیش میاد بهم بگو عزیزم از دیروز تا حالا همش به این فکر میکنم نکنه آقا محمد ناراحت بشه وای حتما بهم بگو ببوووووووووووووس شازده پسر و قند عسلو
مامان مریم
پاسخ
مرسی عزیزم سفر با بچه ها اونم مشهد به راحتی و فراق بال سابق نیست ولی خالی از لطف هم نیست سابقا حتی من خوابالو نماز صبح هم حرم میرفتم ولی الان آیدین خسته میشد....یا چند تا صحن رو رد کردن حوصلشو سر میبرد...ولی اذیت هم نکرد و من هم از یه فرصت هایی استفاده کامل بردم این چه حرفیه عزیزم.....محمد میدونه من چقدر به دوستای گلم ارادت دارم و اصلا همتونو به اسم میشناسه....من رسیدم مشهد قبل خانواده به تو و مریم خبر دادم دوستای به این گلی جای خوشحالی داره نه ناراحتی عزیزم....اصلا به این حرفا فکر هم نکن
الهام مامان علیرضا
24 آبان 93 13:58
رسیدن بخیر مریم جون اومدم ببینم برگشتید یا نه دیدم تو پاسخ کامنت ها نوشتی که برگشتید زیارت قبول عزیزم منتظر سفرنامۀ پربارتون هستم
مامان مریم
پاسخ
قربونت برم عزیزم رسیدیم ولی با یه عالمه کار....فقط اومدم بگم سلامت رسیدیم و رفتم سراغ کارا.....چشم دوستم زود میام
مامان مونا
24 آبان 93 14:26
سلام مریم جان. سالگرد ازدواجت مبارک... خوش بحالت برای زیارت امام رضا ع ... ما رو هم یاد کن... با اسم رمز علی و باران!! تو نظرات وبلاگ علیرضا نوری خوندم قراره برید مشهد..چند روز بعد اومدم دیدم وبلاگت هم آپ شده با خبر مشهد رفتنتان.... عزاداریهای شما و آیدین نازمون هم قبول باشه.. من دانشجوی دانشگاه تبریز بودم از سال 83 تا 86. شهر زیبا و مدرنی دارین با همشهری هایی مهمان نواز... خوش باشین وقت داشتی به وبلاگ علی سد ر بزن. آپ شده
مامان مریم
پاسخ
سلام عزیزم ممنونم خانومی...برای همه دوستان نی نی وبلاگی دعا کردم دوستم....امیدوارم قابل باشم و قبول شده باشه راستش من تهران به دنیا اومدم و بزرگ شدم ولی پدر و مادرم تبریزی هستن و سالی یک بار یک سفر چندروزه به تبریز داریم و من هم همه جا میگم اصالتم آذریه و افتخار هم میکنم بهش....مرسی عزیزم حتما دوستم...به روی چشم
مامان آنیسا
24 آبان 93 16:03
سالگرد ازدواجتون مبارک عزیزم از طرف ماهم دعا کنید
مامان مریم
پاسخ
خیلی ممنونم دوستم.....اگه مقبول باشه برای همه دوستان من جمله شما دعا کردم
mahtab
24 آبان 93 16:53
سلام مریم جانم به سلامتی برگشتید تهران؟ زیارت قبول و رسیدنتون بخیر
مامان مریم
پاسخ
سلام مهتاب گلم بله عزیزم....مرسی خانومی....ممنونم عزیزم
مامان آیسو وآیسا
24 آبان 93 18:05
التماس دعا مریم مهربان وخوب سالگرد از دواجتونم مبارک تا همیشه خدا خوشبخت باشی
مامان مریم
پاسخ
ممنونم عزیزم....قربون مهربونیت دوستم
مامان کیانا و صدرا
24 آبان 93 18:35
سلام مریمی جونم.رسیدن بخیر خانمیخوشحالم به سلامتی برگشتین و ممنونم از اینکه به یادم بودیمنتظر سفرنامه تم هستم.امان از جیش دو
مامان مریم
پاسخ
سلام عزیــــــــــــــــــزم....ممنونم خانومی حتما دوستم شماره دو رو که نگو......اونم وقتی هتلو تخلیه کردی و فقط برای شام و تحویل چمدون برگشتی
مينا
24 آبان 93 18:58
عزيزم خيلي خوشحالم كه همچين هديه اي گرفتي ايشالا كه هميشه لبت خندون باشه. اي جوووووووووووووونننننمممم گل پسلي مارو ببين. ماشالا روز ب روز شيرين تر ميشه آپم خانومي دوس داشتي بهم سربزن
مامان مریم
پاسخ
ممنونم مینا جون قربون دوستم....شما لطف دارین خانومی حتما عزیزم
آقا زاده
24 آبان 93 20:35
سلام التماس دعا ما را هم فراموش نکنید.راستی سالگرد ازدواجتون هم مبارک
مامان مریم
پاسخ
سلام دوستم....قربونت برم...ممنونم از محبتت
خاله سانی
30 آبان 93 19:55
سلام مریم جون ببخشید که دیر بهتون سر میزنم چند روزی حالم خوب نبود و اصلا نمیومدم به وبلاگ سر بزنم.. وااای چقدر عالی چه اتفاق قشنگیسالگرد ازدواجتون رو تبریک میگم و ارزو میکنم که 120 سال کنار هم عاشقانه و شاد زندگی کنید و سایتون بالای سر ایدین جون باشه امیدوارم که سفر بهتون خوش گذشته باشه.. ایدین عزیزم مثل همیشه پسر گل و مودب مامان و باباشو اذیت نکرده..عزاداریهاتون قبول باشه عزیزم عزیزم توام مثل بنیتا عاشق سوراخ سمبه های خونه ای بنیتا هم دوست داره هی بره زیر میزا عزیزم امیدوارم که که علایمت زود خوب بشه و خدایی نکرده تبدیل به سرما خوردگی نشه..همیشه شاد باشی گلم
مامان مریم
پاسخ
سلام سانی جونم...خواهش میکنم عزیزم...خدارو شکر که الان حالت بهتره گلم ممنوووونم عزیزم....لطف داری دوستم...قربونت بچگی زیاد تو سوراخ سمبه ها بود و الان کمتر شده بود و باز داره از اول اکنشافات میزنه این بار هدف داراونجا تونل بود مثلا مرسی خاله جون....خدارو شکر آلرژی بود و تموم شد....قربونت دوستم
مامان
15 آذر 93 16:35
شما لینک شدی عزیزم ببوس آیدین ناز و بانمک
مامان مریم
پاسخ
ممنونم عزیزم...شما هم یسنا جون رو ببوسین