آیدینآیدین، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 27 روز سن داره

آیدین عشق ما

یه مامان که دوست داره همیشه همسن پسرش بمونه!

باغ شهریار و نذر آیدین

1393/5/5 13:58
نویسنده : مامان مریم
902 بازدید
اشتراک گذاری

از اول ماه رمضون دائم میگی بریم دریا و یا بریم باغ پیش شهدوز!!عینک

شهروز اسم سگ تو باغه و شما خیلی بهش ارادت داری.... بریم باغ به شهدوز دوشت بدیم!!زبان

و گوشت هم براش بردی.... یعنی جمعه ظهر با سپیده و عمو امیر رفتیم باغ و البته عمو امیر از صبح رفته بود و دهن روزه ساعت 4 ظهر تو جاده شهریار واقعا فقط به خاطر تو قبول کردم بریم و البته خیلی هم لذت بردیبغل

قرار بود ساعت 2 بریم ولی اون روز صبح زودتر بیدارت کرده بودم تا یواش یواش ساعت خوابتو برگردونم به روال سابق که محمد گفت فراره بریم باغ و ساعت 1 تو خوابت برد و قرار شد بزاریم خوب بخوابی چون مطمئن بودم اونجا انقدر ورجه وورجه میکنی که اجتیاج به تجدید قوا  داشتیخواب

و این هم خلاصه خوش گذرونی آیدینیچشمک

                                                                                                                                                                   

بقیه ادامه مطلب

 

آب بازی .... آب دادن به گلها.... آب دادن با آب باش و شیلنگ.... ماشین شستن.... رفتن تو آب آبیاری و مسیر آب... دویدن تو آب جمع شده رو زمین....و در کل هر کاری میشد با آب کرد و البته این آب با موتور از استخر کشیده میشد که آب چاه بود و مخصوص آب دادن باغ.... یعنی هدر نمیرفت و هر جا میریختی میرفت تو باغچهزیبا

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

و شاهد چیزهای عجیبی بودم... برای اولین بار هلو... خلو خوردی و گوش فیل و از همه عجیب تر شام جوجه کباب خوردی و درسته شاید یه تیکه هم نشد ولی برای تو که اصلا نگاش هم نمیکردی موفقیت خوبی بود و البته همه اینا به خاطر فعالیت زیاد و گرسنگی حاصل از اون بود و البته عکسا بیشتر بودن ولی تک نبود و مثلا تو راه آب همشو بغل سپیده مهربون بودی که کلی هم خسته شد....آرام

و شب تو ماشین به خونه نرسیده خوابت برد ولی نیمه شب از پادرد بیدار شدی و البته قابل پیش بیتی هم بود چون کل روز تو آب بودی و یا پا برهنه رو سنگا میدویدی و من و محمد 1 ساعتی ماساژت دادیم و هر کاری کردم راضی نشدی استامینوفن بخوری تا آروم بشی و با ماساژ خوابت برد و خداروشکر صبح حالت خوب بود ولی من شدیدا کمبود خواب داشتمخواب آلود

و فرداش یعنی شنبه هم نذری که برای پسرم کرده بودم ادا کردم و برای اولین بار آش پختم و جوجو هم همش زد... ایشالا قبول باشه فندقم...فرشته

 

 

 

 

 

و به جز دو تا قابلمه کوچولو واسه سپیده و عمه و یه ظرف برای خانوم شریفی کل قابلمه رو تزیین شده فرستادم برای پخش ...راضی

آخیــــــــــــــــش خیالم راحت شد از اول ماه رمضون نگران پختنش بودم آخه پارسال هم نذر واسه پخش تو امام زاده صالح داشتیم ولی این بار کمتر گفتم تا خودم تو خونه و رو اجاق گاز بتونم بپزم و مزاحم کسی نباشم... گل من ایشالا همیشه روح و جسمت سالم و سلامت و شاداب و خندون باشه و با خوشی تو منم لبریز احساس شیرینی بشم که فقط تو میتونی بهم هدیه بدیمحبت

دوست دارم قشنگترین بهانهبوس

 

 

پسندها (14)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (25)

مریم(مامان کیان)
5 مرداد 93 14:45
وای عجب باغ خوشگلی آیدین جونم حالا حال شهدوزت خوب بود؟ مریم جونم دستت درد نکنه عجب آَش رشته ای هم نذرت قبول باشه و هم آیدین نازم همیشه سالم و سلامت باشه و تو کیف اش و ببری
مامان مریم
پاسخ
ممنونم مریم عزیــــــــــــــــــــزم نه شهدوز جون حموم کرده بود و بعد گویا زنبور نیشش زده بود و تو لک بود ولی با غذایی که آیدین برده بود و آب بازی چند نفره یکم سرحال شد مرسی گل من ایشالا همه کوچولوها سالم و سلامت باشن و مامانا حال کنن از خوشیشون بووووووووووووووووس
مریم(مامان کیان)
5 مرداد 93 15:03
وای چه کیفی داره بچه ها چیزایی و که قبلا نمیخوردن یه دفعه بخورن!!! کیان هم امسال اولین تابستونیه که میوه ای غیر از هندوانه و طالبی میخوره و من با ذوق تمام هر روز عصر دو سه تا میوه براش میرم که بخوره هر چند همچنان اذیت میکنه اما بهتر از اصلا نخوردنه مخصوصا که دکترش میگفت اگر به غیر از غذا میوه هم به مقدار کافی بخوره دیگه مولتی ویتامین لازم نداره بچه ام غذا که انقدر میخوره ما رو شرمنده کرده!!!!!!!!! میوه اش و هم که بخوره دیگه تکمیله
مامان مریم
پاسخ
وااای مریم راست میگی؟؟؟ آیدین هم فقط اونم گاهی هندونه میخوره و خیار و شاید سیب و انگور ولی تقصیر من هم هست چون خودم نمیخورم یادم میره واسه آیدین هم ببرم و اونجا هم بدون اینکه من بگم چون رو تخت بود خودش خورد و منم کلی خجالت کشیدم که حتما منم کم کاری میکنم ولی غذارو خدارو شکر اذیت نمیکنه و البته غذاهایی که دوست داره وگرنه مثلا اصلا با آش و سوپ و ماهی و هر کبابی جز کوبیده، میونه ای نداره
مریم(مامان کیان)
5 مرداد 93 15:15
وای مریم بیا خونه ما اگر غذا خوردن کیان و ببینی گریه ات میگیره چیزیه که من روم زیاده ......... تنها غذایی که کیان با میل و رغبت میخوره کباب کوبیده است و گاهی گوشت چرخ کرده رو قلقلی سرخ میکنم با سیب زمینی و سس میخوره کیان هیچ نوع خورشی نمیخوره غذاهای قاطی و که ابدا نمیخوره........ یه کم دمی استانبولی میخوره و البته ماهی همین و همین............ اینا رو هم خیلی خیلی کم میخوره ها اما بقیه رو عمرا نخوره!!!!!!!!!! برای میوه من امسال با این سیخ چوبی ها شروع کردم و از هر میوه ای که تو خونه داشتیم یه تیکه میزدم به سیخ و میدادم دستش و میگفتم تو سربازی این طوری میوه میخورن ....... فکر کن به یه سیخ هم خیار بود هم موز هم شلیل و هلو و خلاصه هر چیزی که داشتیم البته کلا دو تا سیخ میخورد اما خیلی بهتر از هیچی بود!!! بعد که به مزه ها عادت کرد دیگه براش تو سیخ نمیزارم و همین طوری میخوره ......... حالا این روش و هم امتحان کن.
مامان مریم
پاسخ
خیلی باحالی مریم یعنی تمیــــــــــــــز از علایق بچه سوء استفاده کردی آره راستی سیخ چوبی ایده خوبیه به آیدین هم میگم قطار شده واااای پس چقدر براب غذا خوردن حرص میخوری ما هم غذاهامون خیلی تکراری شده چون ذائقه پدر و پسر شاید 10 نوع غدای خاص باشه و این غداها هی تکرار میشن و غذاهای خورشتی باید قبل از اینکه خودمون بخوریم بهش بدم چون سر سفره فقط پلو سفید میخوره اما اگه قبلش پلو خورش قاطی بهش بدم میخوره ولی بیرون اذیت میشیم و کلی بازی داره تا بخوره
الهه مامان مبین
5 مرداد 93 16:40
سلام به روی ماهت مریم عزیزم . اول از همه نذرتون قبول باشه . ایشاا.. که تن پسر نازم همیشه همیشه سلامت باشه . قربون اون عکسای خوشگلت نازنینم . معلومه که بهش خیلی خوش گذشته . دوستون دارم زیاد . دوست ماهم بیا خصوصی
مامان مریم
پاسخ
قربونت برم الهه مهربووووونم ممنون خانومی ایشالا همه نی نی نازا سالم باشن مبین گل شما هم همینطور بله خیلی بهش خوش گذشت ولی برای من افطار اصلا قصد نداشت برسه ممنون خانومی ما بیشتر
الهه مامان مبین
5 مرداد 93 17:07
یه عالمه گل برای دوست گلم
مامان مریم
پاسخ
عزیزمـــــــــــــــــــــــــــــــی
الهه مامان مبین
5 مرداد 93 17:07
فدای آیدین عسلم
مامان عليرضا
5 مرداد 93 18:12
میبینم که جیگر خاله روز پر باری رو داشته و حسابی بهش خوش گذشته.از این بابت خدا رو شکر ولی بابت قضیه ی پا درد کلی غصه خوردم شهدوز رو هم که گل پسری کمی سرحال کرده و اون بیچاره رو هم به یه نوایی رسونده(انقدر جیگرم مهربونه) توی همه ی عکساتم که مثل جواهر با اون لبخند نازت میدرخشی نذرت قبول باشه مریم جان.ایشالا تن گل پسری همیشه سالم باشه و قدر دان زحمات تو مادر گل باشه بوس برای دوست خوبم و پسر نازنینش
مامان مریم
پاسخ
سلام الهام جووونم ممنون دوست گلم ایشالا غلیرضای ماهمون هم همیشه شاد و سالم و سلامت باشه خانومی شما هم ببوس پسر طلارو
مریم طلایی
5 مرداد 93 18:45
سلام باغهای شهریار خیلی خوشگلن ما قبل از عید رفتیم باغ هلو که پر از شکوفه بود نذری قبول باشه مریم جون
مامان مریم
پاسخ
سلا خانومی آره گلم این باغ تو این هوا و گرما خیلی میچسبه ممنون عزیزم
مریم طلایی
5 مرداد 93 18:46
اوه عجب اسمی هم داره آقا سگه
مامان مریم
پاسخ
آره والا حکمتشو ما هم نمیدونیم ولی یه چیز جالب که چند روز پیش آیدین تو آلبوم عکس یکی از آشناهارو نشونم داد که این کیه؟... گفتم آقا شهروزه و آیدین هم کلی شاکی شد که نه هاپو شهروزه...
مریم طلایی
5 مرداد 93 20:45
من عاشق وقتی هستم که نیلوفر و کاملیا (برادر زاده هام) عمه مریم صدام میکننو اتفاقا خواهر زاده های دیگم با اسم صدام می کنن.دوست ندارم خواهر زاده جدید خاله صدام کنه...آخه بچه ها به همه میگن خالهحتی خانمی رو که تو خونه می بینن الانم تو فکر به آبجیم بگم به بچش چی یاد بده من و صدا کنه
مامان مریم
پاسخ
واااااااااااای مریم جون شما چند بار عمه و خاله شدی؟؟؟ خوش به حالت من یه خواهر دارم و یه برادر و هیچ کدوم نشدم چون بچه اول هستم و آیدین تنها نوه ست از هر دوطرف ایشالا این با خاله نامیده میشی
مریم طلایی
5 مرداد 93 20:48
از ساندوچی زیاد خوشم نیومد
مامان مریم
پاسخ
بستنی ساندویچی رو میگی؟؟؟ کل پست خودم و خودتو زیرورو کردم تا فهمیدم چیه
مریم طلایی
5 مرداد 93 20:52
کلا من نمیدونم چرا اینهمه از عمه تصویر بدی نشون داده میشهتو داستانا فیلماو.... بخاطر همین عمه آیدین دلش نمی خواد عمه نامیده بشه
مامان مریم
پاسخ
و........... تو فحش ها کلا با عمه زیاد کار دارن
مریم(پرنیاوبردیا)
6 مرداد 93 0:16
اینم عیدی من به شما به مناسبت عيد فطر http://parsico.net/pages/fw/ بعد از باز شدن عکس به نوك برج ضربه بزن عیدتون پیشاپیش مبارک!!!
مامان مریم
پاسخ
ممنون عزیزم عید شما هم مباررررک
الهام
6 مرداد 93 0:17
قبول باشه مریم جون چه باغ خوش بر و رویی دلِ من هم باغ می خواهد فدای آیدین کفشدوزک باز بیا خصوصی خواهر
مامان مریم
پاسخ
ممنون الهام جوووونم باغ ما نیست ولی قابل دار هم نیست تشریف بیارین مرسی غزیزم ببوس علیرضای گلمو
الهام
6 مرداد 93 0:20
خواهر من با عجله خوندم و فکر کردم منظورش از شهدوز، کفشدوزکه
مامان مریم
پاسخ
نه الهام جون حرف زدن آیدین تقریبا دیگه کامل شده و دوبله لازم نداره ولی گاهی میگم کاش لازم داشت...خصوصا وقتی تو چشای یکی نگاه میکنه و میگه دوست ندارم تو اُه اُهی
ساناز
6 مرداد 93 0:45
مریم جون نذرت قبول باشه عزیزم انشالا آیدین گلی همیشه سلامت و شاد باشه شما شهدوز دارین ما جسی عجب آشی شده جامون خالی بوده مریم جون معمولا بچه ها تو فضای باز اشتهاشون بیشتره ما هم بیشتر متین رو بیرون میبریم بهش تا میتونیم میخورونیم
مامان مریم
پاسخ
ممنونم ساناز گلم اتفاقا قبلا جسی داشتیم ولی اون از این گوکولی ها بود از بس این وروجکا بیرون شیطونی میکنن گرسنه میشن ببوس متین خوشگلمو
خاله سانی
6 مرداد 93 1:29
قربون اون قیافه شیرینت برم عزیز دلم که هر دفعه میبینمت کلی از لبخند رو لبات انرژی میگیرم انشا.. همیشه تو گردش و شادی باشی و همیشه قدر پدر و مادر مهربونی که داری رو بدونی که اینقدر فکر شادی و تفریحت هستن نذرتون قبول باشه مریم جون انشا.. خدا همیشه پشت و پناه خونواده گرمتون باشه
مامان مریم
پاسخ
ممنون عزیــــــــــــزم شما به ما لطف دارین گلم خدا نگهدار همه کوچولو های ناناز باشه ببوس بنیتا عسلی رو
مامان آنیسا
6 مرداد 93 8:16
همیشه به شادی و گردش عزیزم به به عجب باعی منم اگه جای آیدین جون بودم دوست داشتم همش برم باغ
مامان مریم
پاسخ
ممنون خانومی بله بیشتر از آیدین باباش هم عاشق گردش و باغ و تفریحه ببوس آنیسا گلی رو
دنیا
6 مرداد 93 11:29
نذرت قبول باشه آیدین گلی ایشالله همیشه صحیح و سلامت باشی جیگر
مامان مریم
پاسخ
ممنون عزیزم
مامان آیسو وآیسا
7 مرداد 93 11:34
نذری قبول باشه مریم جون انشالله آیدین گلپسری در پناه حق تنش سالم باشه وخدا حفظش کنه''''دست مامانی با سلیقه هم درد نکنه بابت آش خوشمزه افرین به دوست جون مهربون خودم
مامان مریم
پاسخ
ممنونم عزیــــــــــــــــــــــزم ایشالا دخملای ناز شما هم همیشه خوش و سلامت باشن دوست جووووونم عزیـــــــــــــــــــــزمی گلم
مامان جونم(سوگند من)
7 مرداد 93 14:38
قبول باشه عزیز دلم انشالله ایدین جونم همیشه سالم و سر حال باشه گلم می بوسمتون دوستهای دوست داشتنی من
مامان مریم
پاسخ
ممنونم خانومی مرسی بابت دغای قشنگت گل من اینم مال دوستای مهربوووونم
مامی فرزانه
10 مرداد 93 2:54
نذرتون قبول باشه عزیزم انشاالله که خودت وخانواده عزیزت همیشه سالم وسلامت وشاد باشید
مامان مریم
پاسخ
ممنونم مهربوووووووووووووونم
مامی فرزانه
10 مرداد 93 2:55
همیشه موفق باشی دوست خوبم
مامی فرزانه
10 مرداد 93 2:58
عجب آش خوشگلی درست کردی مریم جون مطمئنا خوشمزه هم بوده زنده باشی مامان گل
مامان مریم
پاسخ
مرسی دوست ماااااهم ایشالا شما هم همیشه شاد و خوشحال باشین و کنار خانواده بهترین هارو تجربه کنین