آیدینآیدین، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 16 روز سن داره

آیدین عشق ما

یه مامان که دوست داره همیشه همسن پسرش بمونه!

شن بازی

1393/4/13 13:29
نویسنده : مامان مریم
719 بازدید
اشتراک گذاری

از وقتی بندر ترکمن رفته بودیم عمو امیر مهربونت برات یه کیسه بزرگ از جزیره آشوراده شن جمع کرده بود و آورده بودیم ولی همین جور تو پارکینگ مونده بود و بعد دیدن شن بازیت تو سفر آخر یک هفته بعد و روز دوم ماه رمضون باهات رفتم پارکینگ و یه نایلون زیرت پهن کردم و تو و کامیون جدیدت و شن بازی:عینک

 

 

بقیه ادامه مطلب

 

خیلی خیلی استقبال کردی و حسابی مشغول شدیچشمک

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

و فقط مشکل این بود که من روزه بودم و شدیدا گرمم شده بود و تو اصلا راضی به برگشتن به خونه نبودی و تازه آخرش دیگه حسابی جوگیر شدی و کف پارکینگ دراز کشیدی و کامیون حامل بارت رو به اطراف هدایت میکردی و در آخر یه حموم حسابی افتادیبدبو

و شیرین زبونی های اخیر، خیلی کامل جمله بندی داری و یه چیزایی و یه جاهایی میگی که اصولا مچاله میشی و حافظه خیلی خوبی هم داریبوس

هر شب قبل خواب باید برات قصه اون روزتو در قالب پسر کوچولویی به اسم آیدین، تعریف کنم و بعدش هم هر چقدر خوابت بیاد و حتی خواب ظهر نداشتی و پارک هم بودی چونه میزنی که یکی دیگه بوگو و دیگه با هم کنار اومدیم که بعد اولی بهت میگم یکی دیگه میگم و میخوابیم و تو هم قبول کردی، قصه دوم از بعد سفر آخر همیشه هیلا هست و منظورت ویلاست و قصه دریا...قوی

همه جزئیات رو تو قصه های درخواستی حفظی مثل قصه باغ ،اتو توماس،شهربازی که قصه های دومت هستن تا با خاطره خوش به تخت خواب بریخواب

و خیلی برام جالب بود که دیشب وقتی قصه دریا رو برات میگفتم که آیدین بعدش برای مامان بابا و خودش بستنی خرید یادت بود که نون بستنی قیفی منو هم تو خوردی و زود بهم یاداوری کردی که قصه رو کامل بیان کنم!!! و صد البته بدون توجه به پروندن خوابت مچاله شدی!!!بغل

خانوم شریفی همسایه طبقه اوله و مثل مامان بزرگمه و منم خییییلی دوسش دارم تماس گرفته بود مریم جون هستین حلوا پختم براتون بیارم و چون نمیخواستم اون همه پله رو بالا بیاد گفتم خودم میام میگیرم و دارم کفشاتو پات میکنم و تو: مامان پیسر خوبی میشم اذیهت نمیکونم

تو پارک یه آقا و خانوم یه سگ کوچولو آوردن و تو رفتی رو چمن که باهاش بازی کنی و : مامان ایجازه میدی بیشینم

هرروز میری دو تا بستنی میاری و اصرار که من هم باید بخورم و تلاشم برای گفتن مفهوم روزه فقط باعث عصبی شدنت میشه و عصر با دو تا بستنی دیگه: بـــابـــــا بوخور دیگه بوخور بابا

هرروز باید مهین و داوود برات پای تلفن قصه بگن و گویا داوود یه قصه ای گفته که تو آتش نشان بودی و بعد بهت قول داده برات یه ماشین آتش نشانی بخره(خودت داری ) و حالا هرروز ازش میپرسی:دائود آتش نیشانی خَییدی؟؟آ

تکه کلام جدید:نه بابا ....آره بابا دیگه

قبلا به نمیتونم میگفتی نِیدونم و به نمیتونم نِیتونم و نمیخوام  نِیخوام و سلام سییام ...

حالا درست تلفظ میکنی و خیلی هم شمرده و کامل میگی و اقرار میکنم خییییلی خییییلی دلم تنگ میشه البته چند روز اول بارها ازت میپرسیدم و غرق لذت رشد کلامی بودم ولی حالا خیییییلی دلتنگ اون تلفظ شیرینممحبت

ارتباط عمومیت بیست بیسته و هرروز تو مسیر پارک جلوی مغازه آبمیوه و بستنی وایمیسی و داد میزنی عـــــــــــمووووو توجایی؟؟؟  و اون آقا هم میاد و کلی قربون صدقه ات میره و به هم دست میدین و مورد بعدی یه پیرمرد تعمیر کفشه که با اون هم از پشت شیشه بای بای میکنی و تازگی ها حتما باید بری تو مغازه اش و باهاش خوش و بش کنی و اونم بارها میگه من خیلی دوست دارم پسرم!!!فرشته

البته اگه مامانت منم که با رفتگرها هم احوالپرسی میکنه اینا طبیعیه!!!زیبا

 

و در آخر عاشــــــــــــــــقتم پسر کوچولوی شیرین زبونمبوس

 

 

 

پسندها (21)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (31)

آیدا
13 تیر 93 14:16
دیگه به ما سر نمی زنید بیایید.
مامان مریم
پاسخ
چشم خانومی اومدم
مریم(مامان کیان)
13 تیر 93 14:26
وای مریم عجب کاری کردین....شن بازی و میگم یه وبلاگ هست نی نی آی کیو اون مامان هم کلی ایده خوب برای بازی های جالب تو خونه داره و کلا من زیاد از ایده هاش استفاده میکنم و وبش و مبخونم حتما برو کلی چیزای خوب یاد میگریی البته شما خودت همه چی تمومی اما اون هم ایده هاش خوبه..... قربون آیدین جونم بشم با اون همه شیرین زبونی و حرفای خوشمزه ........ عاشق اون عمو توجایی شدم
مامان مریم
پاسخ
مرسی عزیــــــــــــــــــــزم اتفاقا آیدین زود همه چی براش تکراری میشه و من هم دوست دارم ایده های جدید تر داشته باشم و حتما برام اون آدرس وبو بزار خودت همه چی تمومی مهربوووووووووووونم آره اون عموهه هم ذوق مرگ میشه و منم کلی باهاش سلام و احوالپرسی پیدا کردم
مریم(مامان کیان)
13 تیر 93 14:29
مریم این الگو برداری بچه ها انقدر قویه من واقعا گاهی از کیان تعجب میکنم در مورد آیدین هم صدق میکنه که انقدر روابط عمومی اش خوبه هامن قبلا هم گفته بودم خیلی مسائل روزمره و دور و بر و برای کیان توضیح نمیدادم و میزاشتم به عهده خودش ...... الان خیلی کارا و رفتاراش بدون اینکه توضیحی از ما شنیده باشه مثل من یا پدرشه........
مامان مریم
پاسخ
آره مریم جونم درست میگی و اتفاقا دیشب با محمد در موردش صحبت میکردیم....دیشب شام بیرون بودیم و تا سوار ماشین شدیم آیدین گفت بابا محمد خیلی ممنون برام پیتزای خوشمزه خریدی و این جمله ای بود که من همیشه میگفتم تا آیدین یتشکر کردنو یاد بگیره و بدون اینکه هیچ وقت ازش بخوام خودش یاد گرفت و هرروز صبح بهش صبح بخیر میگم و اونم چند روزیه به من میگه الگو پذیری از نصیحت کردن خیلی بهتره
مامان جونم(سوگند من)
13 تیر 93 15:23
سلام سلام دوست گلم ایدین جونم به به پسر ما شن بازی می کنه عزیزمی با دهن روز خیلی سخته منکه سوگند و اصلا حال نداره تا دم در ببرم بچه ام خودشم مدارا می کنه ولی از در اپارتمان پامون و بزاریم بیرون مکافانه دیگه نمی یاد تو خونه مریم جون هر ورز برای ایدین شیرین زبون صدقه یادت نره ایدین جونم با این روابط اجتماعی بالا چشم می خوره ببوس گل پسرو ملوسکو
مامان مریم
پاسخ
ممنونم دوست گلم آره سخته ولی دلم هم براش میسوزه و دیروز هم بردم تو حیاط و کوچه توپ بازی و دودو بازی کرده و خدارو شکر ما توی یه بن بستیم مرســــــــــــــی عزیز مهربونم حتما خانومی شما هم سوگند عسلمو ببوس
مامانی
13 تیر 93 15:48
سلام مریم جون خوبی؟ ایدین جونم خوبه ما برگشتییییییییییییییمممممممممممممم البته خوشحال و پر انرزی(اگه ماه رمضون بذاره...!!!) بلاخره کابوسهای وحشتناک ما هم رو به پایانه خیلی خوشحالم آریا خیلی خیلی حالش بهتره 90 درصد بهبود پیدا کرده مامانشو که دیگه نگو عشق میکنه .... اومدم بازم تشکر کنم خیلی خیلـــــــــــــــــــــــــــــــــی کمکم کردین مرسی عزیزم... یه دنیا ممنون
مامان مریم
پاسخ
واااااااااااااااااااااااای دوست گلم خیــــــــــلی خوشحالم و باور کن این بهترین خبری بود که امروز میتونستم بشنوم دیشب یه خبر عالی داشتم و با خبر خیلی خوب شما الان پر از انرژی شدم خدارو صد هزار مرتبه شکر عزیزم و ایشالا اون یه کوچولو هم ظرف چند روز از بین میره مطمئن باش غزیزم فقط به کارتون ادامه بدین و اصلا اصلا برخوردتونو عوض نکنین یعنی دعوا و تربیت و استرس و آموزش فعلا تعطیل و خواهش میکنم گلم خیییلی خوشحالم تونستم کمکی کنم
مامان اریا
13 تیر 93 15:49
آیدین جوووووووووووووووووون عاشقتم............ مامانتو عشقه
مامان مریم
پاسخ
ببوس آریای نازتو
الهام
13 تیر 93 19:30
سلام مریم جون منم هر وقت با علیرضا میریم سد لتیان کامیونش و می برم تا ماسه و شن بار بزنه ولی تو خونه متاسفانه جایی برای این کار نداریم حتی تو پارکینگ ولی بچه ها عاشق این بازی هستند مشخصه آیدین جون هم داره لذت می بره ماشاله خیلی خوب صحبت می کنه آیدین جون علیرضا هنوز تلگرافی جمله می بنده روابط عمومی خوبش که به خودت رفته عزیزم بس که خوش برخورد و مهربونی
مامان مریم
پاسخ
سلام الهام جووووووووووونم الهی علیرضا جونم هم بــــــــــــله؟؟؟ دارم یاد میگیرم دنیای بچه ها با ما فرق داره و اونا از چیزایی لذت میبرن که برای ما اصلا لذت بخش به نظر نمیاد اسباب بازی های گرونو واسه دل خودمون میخریم و اونا لذتو تو چیزی ساده تر پیدا میکنن ممنونم از این همه لطفت عزیـــــــــــــزم آیدین هم از عید به بعد رشد کلامیش داره خیلی سریع اتفاق میفته ببوس پسر ماهتو
خاله سانی
13 تیر 93 19:54
الهی قربونت برم مهربونممممممممچقدر خون گرم و دوست داشتنی معلومه که همه باید دوسش داشته باشن.به مامان مهربونش رفته که اینقدر با حوصلس و وقت میذاره واسه چیزایی که ایدین جون دوست داره
مامان مریم
پاسخ
ممنونم عزیــــــــــــــــــزم خودت خوبی که همه رو خوب میبینی خانومی ببوس شوکولات خانومو
مینا
13 تیر 93 22:02
مرسی ک بهم سرزدی دوست خوبم . فدای گل پسری با این همه شیرین زبونییییییییی هزار ماشالا وقتی میخنده اینقد ک بانمک میشه ادم کیف میکنه و دلش ضعف میره راستی خانومی چون وبتو خیلی دوس دارم با اجازتون لینکت میکنم اگه دوس داشتی بازم بهم سربزن
مامان مریم
پاسخ
خواهش میکنم عزیزم جبران محبتت نمیشه شما بهمون لطف دارین و منم متشکرم از این همه محبت
مامان جونم(سوگند من)
14 تیر 93 0:16
ماچ]ماچ]ماچ]ماچ]ماچ]ماچ]ماچ]ماچ]ماچ]ماچ]بغل]بغل]بغل]بغل]بغل]بغل]بغل]بغل]بغل]بغل]بغل] برای بهترین دوستم
مامان مریم
پاسخ
عزیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــزمی
محمد غزالی
14 تیر 93 1:19
سلام دوست عزیز وبلاگت خیلی خیلی نازه منو اگر دوست داشتی با مشخصات سایتم لینک کن و بهم خبر بده تا لینکت کنم اسم سایت : آموزش رقص ایرانی آدرس سایت : http://alavijeh20112011.arisfa.com/post1144.html
ساناز
14 تیر 93 1:55
ماشالا ماشالا مریم جون برای آیدین جونم اسپند دود کن .. چشم نخوری پسر گل و شیرین زبون و مودب ایده شن هم خیلی خوبه منتها شن از کجا بیارم واقعا الگوپذیری بهتر از نصیحت رو به عینه میشه دید وممنون از یادآوریت عزیزم
مامان مریم
پاسخ
مرسی ساناز جوونم هروقت رفتین شمال یادتون باشه بیارین و البته شنیدم از کارگاه کودک هم میشه خرید یه سرچ بزنی متوجه میشی عزیزمی ببوس متین جونمو
مریم طلایی✿
14 تیر 93 13:27
سلامــــــــــــــ نماز و روزه قبول آخی بادهن روزه چقد گناه داشتید
مامان مریم
پاسخ
سلام عزیزم طاعات شما هم قبول باشه نی نی داشتن اینجوریه دیگه خانومی
مهسا مامان نویان
14 تیر 93 22:55
خسته نباشی مریم جون که همه تلاشت واسه شادی پسری میکنی ایدین جونم وقتی میخنده مثل ماه میشه تو پست قبلی دیدم صورتش زخمی شد خیلی ناراحت شدم ایشالله که دیگه از این اتفاقای بد واسش نیفته
مامان مریم
پاسخ
مهسا جونم خیلی ممنونم و لطف کردین بهمون سر زدین مرسی عزیزم از توجه ات و روی گل پسرتو ببوس
مامان عليرضا
15 تیر 93 1:08
عزیزم.چقدر دلم میخواست پیشم بودی تا حسابی به خاطر شیرین زبونیت میچلوندمت خاله جون قربون اون عکسای همیشه خوشگلت بره خاله.چقدر خوشگل بازی میکنی عزیزم
مامان مریم
پاسخ
ممنونم الهام عزیزم شما لطف داری خانومی ببوس علیرضای ماهم رو
مامان آریسا
15 تیر 93 1:35
سلام عزیزم میشم از طرف من حتما ایدین جونو ببوسید خیلی نازه خیلی گوگوله اصلا خیلی دوسش دارم وای چقد شیرین زبونه امیدوارم آریسا جونی منم مث ایدین روابط اجتماعیش بالا باشه ایشا...
مامان مریم
پاسخ
سلام خانومی خیلی ممنونم از محبتتون و شما به ما لطف دارین ایشالا آریسای گل سالم و سلامت به دنیا بیاد و شیرین ترین باشه
مامان عليرضا
15 تیر 93 2:00
وای آیدین طلا چه حالی کردی خاله جون. البته من برای این پست نظر گذاشته بودم ولی نظر خودم رو ندیدم.نمیدونم چرا امروز و دیروز نظراتم ثبت نمیشه.در هر صورت که خیلی دوست دارم و جیگر منم هستی و شیرین زبونمم هستی.قربون جمله بندیهات عزیزم
مامان مریم
پاسخ
الهام جونم ممنونم خانومی شرمنده خانومی کامنتا اومده ولی دیگه بدون تایید نیستن و برای همین ندیده بودین ببخش گلم الان فرصت کردم تایید کنمشون
مریم(مامان کیان)
15 تیر 93 13:07
سلام برو به این آدرس و کلیپ کیان و ببین http://amaryllis.niniweblog.com/
مامان مریم
پاسخ
ای جونم قربونش بشم با اون عکسای ناز و خنده های خوشگلش...............................
مامان جونم(سوگند من)
15 تیر 93 14:44
سلام مریم جونیم خوبی خانمی ایدین خوبه احساس کردم یکمی ناراحتی چون از دیروز نیومدی نت قربونت بشم نبینم ناراحتی راستی سوگند کلی ار ایدین خوشش اومده دیروز هی می گفت:مامان ادین نم یعنی ایدین بیاد پیشه منبعد هم دیشب یه اتفاقی افتاد نمی زاشت دختر عمه اش یه کاری و انجام بده منم بدو بدو بهش گفتنم سوگند بیا ایدین و ببین یه یکساعتی وب شما رو بالا و پایین میکردیم خیلی مخلصیم کلا چاکریم ببوس ایدین جونمو
مامان مریم
پاسخ
سلام فائزه جونم الهی قربون این دخملی برم من که مثل مامانش با محبته قربون حرف زدنش آره راستش از دست خودم ناراحتم که نباید جواب یه احمقی رو میدادم به خاطر همون حماقتش و دارم رو خودم کار میکنم که فقط وقتی لازمه باشم و نه بیشتر ممنون از توجه ات عزیزم و ببوس سوگند جونمو
مامانی
15 تیر 93 16:01
سلام آیدین جوون خوبی خاله؟ تا حالا فرصت نکرده بودم وبتو بخونم نه وقتشو داشتم و نه حس و حالشو و لی از الان به بعد میشم خواننده اماده باش
مامان مریم
پاسخ
سلام عزیزم خیییلی بابت خوشحالیت خوشحالم ممنونم دوست گلم
مامانی
15 تیر 93 16:05
آیدین خاله اینم شد کامیون... به مامان بگو... نه به بابا بگو این مامان بخر نیست!! بگو یه دونه از اون کامیونای بزرگ واست بخرن آی چه حالی میده با اونا شن بازی میگم هااا میریم جوون چقدر این دو تا وروجکها مثل همن ما هم درگیریهامون مثل شماست... مخصوصا تو قصه گفتنا
مامان مریم
پاسخ
خاله آیدین معدن کامیونه ولی بزرگه رو با خودش نبرده و اینو هم خودش انتخاب کرد آره منم همین الان تو وبت همینو نوشتم ببوس آریا جونمو
مامان طاها
16 تیر 93 2:31
سلام.اومده بودید اینورا؟!!!!!!!!!!!میگفتید بیایم پیشواز.
مامان مریم
پاسخ
سلام خانومی ممنونم شما لطف دارین و مرسی بهمون سر زدین
مامان آیسو وآیسا
16 تیر 93 13:09
عزیزم خیلی عالیه بازی باشن من خودمم خوشم میاد ببین دیگه ایدین جونم چه کیفی کرده قربون حرف زدناش چه با نمک وناز حرف میزنه بوس برا دوست جون وگلپسر نازش
مامان مریم
پاسخ
عزیــــــــــزم با عروسکا بیا همه با همشن بازی میکنیم مرسی مهربونم اینم واسه دوست گلم و دخمل طلاهاش
مامان آیسو وآیسا
16 تیر 93 13:28
ممنون از راهنمایت کار خوبی کردی دوست جونم
mahtab
16 تیر 93 16:52
خیلی کار خوبی کردید عاشق این بازین بچه ها خوش به حال آیدین جان پسر منم خیلی دوست داره اما شن تمیز نداریم که!
مامان مریم
پاسخ
ممنونم مهتاب جون باید دریا رفتین یادتون باشه که بیارین و البته شنیدم کارگاه کودک هم میفروشن ببوس پسر ماهتو
ارام
17 تیر 93 10:18
الخصوصي
سوگند
17 تیر 93 12:16
حیف که اون موقع اومدین من شمارو نمیشناختم وگرنه میدیدمتون..ما بندر ترکمن نیستم ولی گلستانیم.
مامان مریم
پاسخ
عزیـــــــــــــزم این نهایت لطف و مهربونیتو میرسونه گلم خیلی ممنونم و هر جا هستین خوش باشین
❤مامان محمد و ساقی❤
17 تیر 93 23:59
سلام مامان مریم جان خیلی ممنون که به پرسش من در بخش پرسش و پاسخ جواب دادین
مامان مریم
پاسخ
خواهش مبکنم عزیزم خیلی ممنون از توجه و محبتتون
پریسا
18 تیر 93 0:42
سلام مامان مریم جون پرسیده بودین این ماجرای تنبیه بچه رو صندلی یا پادر برای چه سنی هست هموت سن دو تا 6 سال بچه های زیر سه سال رو پادریه در ضمن همه بچه ها اولش گریه و جیغ و دادو بیتفاوتی میکنن و براشون مسخره اس ولی کم کم میفهم اینکار برای چیه دو تا حرف جالب دیگه من از این برنامه یاد گرفتم چون اخرای بحث دیگه دعوا شد من دیگه چیزی ننوشتم اونم اینکه تنبیه بچه های زی 4 سال باید همون لحظه که کاری بد کرد باشه نباید مثلا صبر کنیم بریم خونه خودمون چون انوقت بچه نمیفهمه این دعوا برا چیه و اگه یه بار دعواش کردین بازم تکرار کرد بازم باید تنبیه بشه و مادر نباید اگه بچه قانون خونه رو زیر پا گذاشت سرسی بگذره و یه چیز جالب هم گفت اونم این که بچه های دو سال یه سندرم دارن به نام مننن و زیاد لجبازی میکنن و هی میگن من میتونم خودم میخورم و خودم میپوشم باید به این شخصیت کوچولو احترام گذاشت و اجازه بدی بعضی کارا رو خودش بگنه و اگه مجبوری مجبورش کنی یه کاری برات بکنه باید به زبون خودش بگی مثلامیخوای تلوزی.ن خاموش بشه و اون نمیخواد بهش میگی ایدین شما نمیتونی بلد نیستی تلوزیونو خاموش کنی ؟؟؟بچه میگه بلدم میگی کو خاموش کن ببینم اونم برات خاموش میکنه میگی افریننن و سرشو گرم میکنی تموم میشه نباید به بچه دو ساله زود بگیم یعنی هر کاری ازش میخوایم برعکسشو میگیم بچه میگی من میکنم من میتونم فعلا همینا یادمه اگه بازم چیزی یادم افتاد بهتون میگم قصدم فضولی نبود پرسیده بودین من جواب دادم اخه من هنوز بچه ندارم فعلا در دست اقدامه دارم مطالعه میکنم در این مورد موفق باشی دوست عزیزم بچه بزرگ کردن واقعا کار سختیهبرای ایدین جون
مامان مریم
پاسخ
سلام عزیزم و خیلی ممنونم از توضیح کاملتون و محبتتون برای پاسخ به سوالم این سوال من نبود ولی دوست داشتم جوابشو بدونم و البته من اصلا با خواسته های آیدین تا اونجایی که براش خطری نداشته باشه مخالفت نمیکنم و بهش اجازه کشف دنیای اطرافشو میدم و البته هنوز تنبیه رو بی معنی میدونم و به جاش حوصله و تحمل خودمو بیشتر میکنم و درست میگین بچه داری خیییلی سخته... ولی این نمونه برای سن بالاترش کاربرد خواهد داشت و خیلی ممنون از راهنماییتون و ایشالا خدا یه نی نی سالم بهتون بده و شادی مهمون دلتون بشه
مامان جونم(سوگند من)
18 تیر 93 1:28
مرسی مریم جون خوب بودند ببوس پسر شیرینو که دخمل بنده امروز کلی گیر داده بود می گفت ادین مامان ادین ادو منم روم نشد زنگ بزنم به گوشیتون بهش گفتم مامان جان شما که حرف نمی زنی باهاش هر وقت خوشگل حرف زدی منم بهش زنگ می زنم کلی باهم احوالپرسی کنید این دخمل ما دیگهببوس ایدین جونو
مامان مریم
پاسخ
الهی عزیــــــــــــــــــزم چرا روت نشد جوجو با پسرم کار داشته خوب شما هم ببوس سوگند نازمو
مامانِ یسنا
3 مرداد 93 19:04
سلام عزیزم وب خوبی داری و همینطور یک پسر ناز شیطون بار اولم نیست میام وبت اما اینبار به رسم ادب چند خطی به یادگار میذارم راستی تا یادم نرفته از حوصله و خلاقیتت خوشم اومد شن بازییییییییی...
مامان مریم
پاسخ
سلام عزیزم و ممنون از محبتتون شما لطف داری خانومی... ببوس دخمل گلتو