سفر نوروزی 94
يه ديواره ، يه ديواره ، يه ديواره ... يه ديواره كه پشتش هيچي نداره تو كه ديوارو پوشيدن سيه ابرون نمياد ... ديگه خورشيد از توشون بيرون يه پرندست ،يه پرندست ، يه پرندست ... يه پرندست كه از پرواز خود خستست بن و بالشو بستن دست ديروزا نمياد ... ديگه حتي به يادش فردا يه روز يه خونه اي بود كه تابستونا ... روي پشت بومش ولو ميشد خورشيد درخت انجير پيري كه تو باغ بود . .. همه ي كودكيهاي مرا ميديد اولین بار این ترانه رو 20 سالگی وقتی فقط دو ماه از غقد من و محمد میگذشت و میرفتیم یه رامسر پردرسر شنیدم! آره آیدینم تعجب نکن...دوره تو که سهله...همین الان هم دختر و پسرها محدودیت دوره مارو ندارن....تازه...